برخی‌ مشابهات‌ قیام‌ امام‌ حسین علیه السلام با عصر حضرت‌ ولی‌ عصرعج الله فرجه و زمان‌ ظهور حضرت:‌‌


۱-بدعت‌ها و تحریفات، دین‌ اسلام‌ را وارونه‌ کرده، از اسلام‌ نام‌ باقی‌ مانده‌ و محتوا تغییر یافته‌ است‌ و مستکبران‌ و ظالمان‌ بر اکثریت‌ مسلمانان‌ و مردم‌ جهان‌ حکومت‌ می‌کنند.
‌‌۲ ـ یاران‌ و اصحاب‌ و دوستان‌ حضرت‌ و مؤ‌منین‌ واقعی‌ جان‌ و مال‌ و آبرو بر کف‌ نهاده‌ و با تحریفات‌ و بدعت‌ها مبارزه‌ کرده‌ و تلاشی‌ بی‌ وقفه‌ و خستگی‌ناپذیر در تبلیغ‌ دین‌ اسلام‌ به‌ مسلمین‌ و جهانیان‌ دارند و در حمایت‌ از اسلام‌ و ولایت‌ هیچ‌ محدودیتی‌ نمی‌بینند.
‌‌۳ ـ دشمنان‌ اسلام‌ با تمام‌ قوا و امکانات‌ موجود در حذف‌ دین‌ اسلام‌ و مسلمانان‌ واقعی‌ به‌ ویژه‌ شیعه‌ و حکومت‌های‌ اسلام‌ جنگ‌ پیدا و پنهان‌ دارند. دشمنان‌ زیاد و قدرتمند و دوستان‌ اندک‌ و بی‌ یاور و فاقد امکانات‌ هستند.
‌‌۴ ـ هدف ظهور و قیام‌ حضرت‌،‌ اصلاح‌ و اجرای‌ احکام‌ دین‌ و آیین‌ اسلام‌ است.
۵- عاشقان و یاران کلامی، با انگیزه‌های دنیوی و فریفته دنیا زیاد دارد. حضرت تنها و بی‌یاور است، امّا هزاران یار کلامی مدّعی یاوری حضرت را دارند که با کمترین بروز سختی و امتحان و آزار و اذیت دشمنان پیدا و پنهان عقب نشینی اختیار نموده، طرفداری کلامی از حجت خدا را هم رها می‌کنند و به دنیا مشغول می‌شوند و دیگران را توصیه می‌کنند مراقب امور زندگی خود باشند و به چیزی دیگر کار نداشته باشند لذا عافیت طلبی و مصلحت اندیشی جزو فرهنگ عمومی است. اما حضرت چند تا عباس و زینب می‌خواهد و بس.
۶- غفلت زدگی و جهالت اکثریت مردم و تعطیلی و یا وارونه انجام دادن بسیاری از احکام حیات بخش دین اسلام و تثبیت فرهنگ بیگانگان در بین مسلمانان.
۷- قلت مسلمانان واقعی و ولایت مدار و تلاش دشمنان اسلام بر تضعیف و آزار و اذیت آنان به انحاء مختلف، بیت المال عمومی در اختیار اقلیت است و اکثریّت مسلمانان و مردم جهان در فقر بسر می‌برند.
۸- وقتی ولی ّعصر عجّ الله فرجه ظهور می‌کند و دین اسلام را بر مردم عرضه می‌کند، مردم تصوّر می‌کنند دین دیگری آورده است.
۹- پس از اعلام رسالت و معرّفی خود و دعوت از مردم برای اطاعت از ولّی معصوم، عده‌ای از مردم و حکومت‌ها ولایت معصوم را نمی‌پذیرد و در صدد انکار منجی عالم بشریت و جانشینی پیامبر خدا بر آمده و با وی می‌جنگند.
۱۰- الغاء ایجاد نشاط و آرامش و عرفان! با انواع موسیقی از جمله موسیقی حرام در بین افراد و مجالس عمومی و رسمی و مراکز دولتی.
۱۱- و...

حال چه کنیم حقّ و باطل را قبل از سر نیزه کردن سر ذریّه پیامبر خدا صلّی الله علیه و آله، بشناسیم؟
آیا راهی هست جبهه باطل را در لفافه‌های متعدد شناسایی کنیم و با آن به مبارزه پردازیم؟
قرآن کریم در این باره می‌فرماید: "یا ایّها الذین امنوا ان تتقواالله یجعل لکم فرقانا" سوره انفال آیه ۲۹
"ای اهل ایمان اگر خدا ترس و پرهیزکار شوید خدا به شما فرقان می‌بخشد."
"و ان تصبروا و تتقوا لا یضرکم کیدهم شئیا" سوره آل عمران آیه ۱۲۰
"اگر شما صبر کنید و پرهیزکار باشید از مکر و عداوت آنان به شما هیچ نمی رسد.
" بلی ان تصبروا و تتقوا و یأتوکم من فورکم هذا یمددکم ربکم بخمسه الآف من الملائکه مسومین" سوره آل عمران آیه۱۲۵
"بلی اگر شما صبر و ایستادگی در جهاد پیشه کنید و پرهیزکار باشید چون کافران بر سر شما شتابان و خشمگین بیایند خداوند پنج هزار فرشته را به مدد شما می‌فرستد."
"و من یتق الله یجعل له مخرجا و من یتق الله یجعل له من امره یسرا" سوره طلاق آیه ۲و۴
"هر کس خدا ترس شود خدا راه خارج شدن (از گناهان و بلا و حوادث سخت) را بر او می‌گشاید."
هر که متّقی و خدا ترس باشد رمز دریافت امداد الهی و بصیرت و بینش و شناخت حق و باطل تنها در تقوا پیشگی و انجام کامل دستورات الهی است. البته به میزان رعایت تقوا، امتحان الهی برای تثبیت ایمان و تقوا در انسان انجام می‌گیرد، چنانکه خداوند حکیم در قرآن می‌فرماید:
"و لنبلونکم حتی نعلم المجاهدین منکم و الصابرین و نبلوا أخبارکم" سوره محمدصلی الله علیه واله آیه ۳۱
"و البته شما را در مقام امتحان می‌آوریم تا آنکه در راه خدا مجاهده و کوشش و صبر دارد مقام اش معلوم سازیم و اظهارات شما را هم بیازمائیم."
"و نبلوکم بالشر و الخیر فتنه و الینا ترجعون" انبیاء آیه ۳۵
ما شما را به بد و نیک مبتلا کرده تا بیازمائیم و به سوی ما باز می‌گردید.
بنابراین عمل آگاهانه و هدفدار با بصیرت و بینش و درک کامل از خود و اطراف خود و در نهایت خداشناسی و انجام اعمال صالح و دفاع از حریم دین و ولایت در سایه تقوا، ترک محرمات و انجام واجبات در تمام امور است،که ادای وظیفه را میسر می‌نماید.
مرهم دل اهل بیت علیهم السلام ظهور منتقم ثارالله است. مخاطب ندای هل من ناصر ینصرنی سید الشهداء، تا ظهور حضرت حجت، تمام مردم جهان به ویژه شیعه می باشد.
آیا پاسخ دهنده‌ای در صحرای کربلا که کل ارض کربلا و کل یوم عاشورا هست، به مهدی زهرا که یاور می‌جوید، هست؟
آیا مهدی زهرا یاور وعاشق کلامی و ظاهری می‌خواهد یا همچون عباس و زینب فدایی می‌طلبد؟ آیا با عشق کلامی و هزینه کردن اموال برای نشان علاقه به حضرت، مشکل ظهور حل می‌شود و این ندا پاسخ داده می‌شود؟
چرا تاکنون این همه اظهار علاقه‌های کلامی و جشن‌ها و خواندن زیارات مظلوم عالم را یاوری نکرده است؟
جز این است که یاری ولیّ معصوم یوسف زهرا همان شرایطی را دارد که یاران سیّدالشهدا در شب عاشورا در صحرای کربلا در مقابل دشمن داشتند. عاشق دلباخته و در بند یار، اما شیری درنده در برابر خصم.
هنوز هم حسین را می‌کشند، هنوز هم عباس را می‌کشند، هنوز هم زینب را به اسیری می‌برند. هنوز هم فرزند زهرا کمک می‌خواهد، تا ریشه ظلم رابر کند، پس باید با سلاح ایمان و سپر تقوی و هر آنچه داریم بر کف نهاده و تقدیم ذریه پیامبر خدا نمائیم و با پشتوانه اخلاص برای حکومت جهانی اسلام یاری اش نمائیم.
اکنون نیز دیر است. همه رفتند، حسین با زن و فرزند، و هاشمیان و چند نفر یار جان باخته در صحرای کربلا تنها مانده و منتظر ماست.هل من ناصر ینصرنی؟
مابراومی گرییم که از جسمش دوریم واو بر ما می‌گرید که چرا از قافله حسینیان دورماندیم. هنوز فرصت باقی است حرّ آخرین نفر بود، هنوز ظهر عاشورا فرا نرسیده است.
حسین زمان منتظر یاران است. فقط چند تا عباس و زینب می خواهد.
به پا خیز بدون کلام، بدون ادعا فقط بین خود و حسین بپا خیز، و یاری کن. خواهی دید یزیدیان با دیدن یاوران حسین که جان باخته و دل باخته به میدان آمده‌اند، از بین خواهند رفت. فاطمه زهرا و زینب کبری آرام خواهند گرفت. آیا این چنین هستی؟!
خوب بیاندیش، آن که حاکم و شاهد است، فقط خدا و معصوم است نه مردم، پس به، خدا و معصوم پاسخی بده.
یک حسین دیگر را به ما سپرده‌اند، با او چه کرده‌ایم؟!
مبادا، بار دیگرعلی اصغر به قربانگاه برود، مبادا، زینب بر قتلگاه فریاد وا محمدا سر دهد، مبادا فاطمه زهرا بار دیگر ناله سر دهد غریب مادر. اگر ناله سر دهند یوم تبلی السرائر چه خواهیم کرد؟! کربلا هنوز نیرومی طلبد یا شهادت جسمانی یا شهادت روحانی.

بالاخره راه ما از کربلا می گذرد باید یکی را انتخاب کنی تا انتخاب شوی.