"وَلَوْلَا دَفْعُ اللَّـهِ النَّاسَ بَعْضَهُم بِبَعْضٍ لَّفَسَدَتِ الْأَرْضُ وَلَـٰکِنَّ اللَّـهَ ذُو فَضْلٍ عَلَى الْعَالَمِینَ" ﴿٢٥١﴾

"و اگر خداوند، بعضی از مردم را به وسیله بعضی دیگر دفع نمی کرد، زمین را فساد فرا می گرفت، ولی خداوند نسبت به جهانیان، لطف و احسان دارد." 

                                                

دلایل اصلی سقوط انسان تا اسفل السافلین 
   

امام حسین علیه السلام از شروع سفر خود از مکّه تا کربلا از هر موقعیّتی برای انجام فریضه امر به معروف و نهی از منکر استفاده نموده و در ارشاد به معارف دین و ایجاد بصیرت در مردم تلاش می نمود تا دشمنان خدا را بشناسند و در کنار دشمنان خدا  و مقابل ذریّه آخرین پیامبر خدا قرار نگیرند.

لقمه حرام
امام وقتی در برابر سپاه عمربن سعد قرار گرفت و موعظه کرد و اثری در سپاه سعد ندید، فرمود شکم های شما از حرام پر شده که حرف حقّ را نمی پذیرید.

ابا عبدالله علیه السلام لقمه حرام را مانع پذیرش حقّ و یکی از عوامل اصلی در دشمنی با ذریّه پیامبر و دین خدا دانستند، بنابراین، همه کسانی که در مقابل امام زمان شان ایستاده و بر وی شمشیر کشیدند و فرزند بلافصل پیامبر خدا را ذبح کرده و اهل بیت پیامبر را به اسیری بردند و...، لقمه حرام خوردند، هرچند همگی به نماز جماعت ایستاده و نماز اول وقت خواندند و برخی در اثر سجده زیاد پیشانی شان پینه بسته بود و ظاهراصلاح بودند. 
لقمه حرام آثار مخرّبی در روح و روان انسان داشته و معنویّت را از او گرفته و اسیر مادیّات و دنیای فانی می کند، حتّی وجدان اخلاقی  را هم از بین می برد. 
امام به مسلمان نمایان روبرویش فرمود اگر مسلمان نیستید آزاده باشید، ولی باز اثری نکرد، چون لقمه حرام وجدان را هم از کارانداخته بود و در باطن انسانیّتی نمانده بود تا به طفل شش ماهه رحم کنند و آب بر ذریّه پیامبر نبندند.  

دلبستگی شدید به دنیا
همه شرکت کنندگان در فاجعه عاشورا از فرمانده و سرباز با وعده های مادی در مقابل فرزند پیامبر و امام زمان خود ایستادند. همگی از شدّت دلباختگی و فریب دنیا، قبل از تصاحب وعده های داده شده به امید رسیدن به دنیای فانی امام شان را کشتند تا خود زنده مانده و  به دنیا برسند. 

شب عاشورا بعد از اعلام شهادت همه سپاه امام و برداشتن بیعت از آنها، برای حفظ جان و مال شان و... امام شان را تنها گذاشتند.

پرهیز از اطاعت از خدا و جانشین معصوم خدا
کسانی که مقابل امام زمان شان ایستاده و دست خود را به خون حجّت خدا آلوده کردند، هرگز خدا را به خدایی نپذیرفتند و از اطاعت خدا سرپیچی کردند که توانستند از امر امام معصوم جانشین خدا هم سرپیچی کنند. 

                         

مسلمانی آنها بر اساس میزان رسیدن به دنیا بود و سرنوشت ایمان و اعتقاد مذهبی آنها را میزان برخورداری از مقام و ثروت و... رقم زده بود، از این رو، با وعده  کسب  دنیا سپاهی که دشمنان خدا  بودند و مقابل امام شان را انتخاب کردند.

نقد تلقی کردن دنیا و نسیه انگاشتن وعده های خدا و روز پاداش و جزا
افراد  ظاهربین و ساده لوح همواره آنچه در حال حاضر دست یافتنی است؛ نقد انگاشته و آنچه در آخرت نصیب خواهد شد، نسیه تلقی و اعتقادی به معاد و روز جزا ندارند، چون، برای این گونه  افراد غیرقابل فهم  و درک هست. 

اکتفا به  پوسته  و ظاهر اسلام و رها  نمودن اسلام  متعالی و اصیل انسان ساز
با شناخت زمینه های سقوط از ایمان به ضلالت و گمراهی و هلاکت ابدی، می توان صف خود و روش زندگی خود را طوری انتخاب نمود که منجر به قتل امام زمان خود نشود. 

کسانی که مقابل امام حسین ایستادند، کافر نبودند و همگی مسلمان بوده و برخی در رکاب پیامبر جانباز بودند و خود شمر 16 مرتبه مکه رفته بود، پس به جای تلاش در صالح نشان دادن ظاهر خود و شبیه شدن به مسلمان ها، درون خود را شبیه مسلمان ها کنیم که تنها راه نجات از ورطه گمراهی و هلاکت ابدی همین است. 

به هوش باشیم عاشورا نمایشگاه عاقبت دنیا طلبی و تظاهر به دین داری و نقد تلقّی کردن دنیای فانی هست.