نقش اعتماد اجتماعی در پیشرفت و آسیب شناسی فرهنگی و تربیتی سه دهه گذشته و حال
امر به معروف و نهی از منکر به تأسی از سیدالشهداء
اصل روانی حاکم بر جوامع
اصل اجتماعی "النّاس علی دین ملوکهم" در تمام جوامع از نظر تربیتی و روانی اصلی ثابت بوده؛ هم چنانکه بندگی خدا و رفتار عادلانه و ظلم ستیزی و ... حاکمان جامعه در رفتار و عقاید و نحوه عملکرد مردم مؤثر می باشد؛ نمی توان از آثار مخرّب آن؛ در جوامع دارای حاکمیّت حزبی غافل بود؛ چون؛ شیوع رفتار بزرگان و حاکمان جامعه به آرامی و در عمق جامعه و بلند مدت در تبدیل باورها و سستی ایمان ها نفوذ کرده؛ و موجب دگرگونی فرهنگی و اجتماعی و سیاسی و اقتصادی می شود.
در ممالک اسلامی که عموم مردم انتظار اجرای احکام الهی را دارند؛ آثار تخریبی بیشتر بوده؛ و دوگانگی رفتار و عقاید و عملکرد حاکمان و کارگزاران نظام اسلامی در نهایت؛ به تحریف اسلام و نیز جایگزینی اهداف دشمنان اسلام به نام اسلام منجر می گردد؛ که مصادیق آن در سه دهه گذشته و نیز تاریخ اسلام به وفور یافت می شود.
پژوهش میدانی نگارنده و رصد رفتار و گفتار مشهود سران و برخی اعضای احزاب سیاسی و مهره های آنها در سه قوای قضائیّه و مقنّنه و مجریّه نشان می دهد؛ این افراد با ظاهر سازی و چهره ای موجّه در بین عموم؛ برای تصاحب مراکز قدرت و ثروت و پیروزی بر رقباء در جنگ قدرت؛ به ویژه در25 سال گذشته؛ جهت حذف رقباء به طور پیدا و پنهان؛ از شیوه های خلاف شرع و قانون استفاده نمودند؛ که موجب قانون گریزی مردم و افزایش سیرصعودی انواع فساد و جرائم در سطح خرد و کلان در عرصه های متعدد شدند؛ و رفتارشان دلیلی موجّه و شاهد مثال اکثریت مردم در باز شدن مسیرهای خلاف شرع و قانون شد که این تبعات هرگز؛ برگشت پذیر به وضعیّت قبل نبوده؛ بلکه موجب پیدایش جرائم و پدیده های مخرّب و نوظهور اجتماعی و اقتصادی و فرهنگی و سیاسی و عقیدتی در کشور و اسلام شده است.
آثار مخرّب اجتماعی ناشی از حاکمیّت احزاب و جنگ قدرت در پیشرفت و اخلاق و فرهنگ عمومی
- کاهش صداقت و یکرنگی و یکدلی بین سران احزاب و دروغ علنی به مردم و از بین بردن قبح خلاف گویی در بین مردم منجر به شیوع بی صداقتی و کاهش اعتماد اجتماعی بین مردم و به سران و حاکمان حزبی و در نهایت مسئولین نظام اسلامی
پاداش اخروی صادقین در قرآن
قرآن در سوره مائده آیه 119 پاداش راستگویی صادقان را چنین بیان می فرماید:
"قَالَ اللَّـهُ هَـٰذَا یَوْمُ یَنفَعُ الصَّادِقِینَ صِدْقُهُمْ لَهُمْ جَنَّاتٌ تَجْرِی مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِینَ فِیهَا أَبَدًا رَّضِیَ اللَّـهُ عَنْهُمْ وَرَضُوا عَنْهُ ذَٰلِکَ الْفَوْزُ الْعَظِیمُ"
"خدا فرمود: این، روزى است که راستگویان را راستىشان سود بخشد. براى آنان باغ هایى است که از زیر [درختان] آن نهرها روان است. همیشه در آن جاودانند. خدا از آنان خشنود است و آنان [نیز] از او خشنودند. این است رستگارى بزرگ."
ویژگی دروغگوی واقعی در قرآن
قرآن در سوره نحل آیه 105 ویژگی اصلی دروغگویان را نداشتن ایمان به خدا اعلام می نماید:
"إِنَّمَا یَفْتَرِی الْکَذِبَ الَّذِینَ لَا یُؤْمِنُونَ بِآیَاتِ اللَّـهِ وَأُولَـٰئِکَ هُمُ الْکَاذِبُونَ"
"تنها کسانی دروغ میبندند که به آیات خدا ایمان ندارند؛ (آری) دروغگویان واقعی آنها هستند"
- افزایش نفاق و چندچهره ای و دوگانگی مدیریّت کلان در جامعه به ویژه در بین اکثر سران و اعضاء حزبی به دلیل تظاهر به دین داری جهت پنهان نمودن چهره اصلی خود و پس پرده های تصاحب مراکز قدرت و ثروت
قرآن صفات منافقان را به طور عینی و دقیق بیان فرموده که به برخی اشاره می شود:
1.اعراض از حقّ
سوره نساء آیه 61 عمل منافقین در برابر دعوت به سوی قرآن و پیامبر خدا را بیان می کند که از پذیرش حقّ سر باز می زنند:
(وَإِذَا قِیلَ لَهُمْ تَعَالَوْا إِلَىٰ مَا أَنزَلَ اللَّـهُ وَإِلَى الرَّسُولِ رَأَیْتَ الْمُنَافِقِینَ یَصُدُّونَ عَنکَ صُدُودًا)
"و هنگامی که به آنها گفته شود: «به سوی آنچه خداوند نازل کرده، و به سوی پیامبر بیایید»،منافقان را میبینی که (از قبول دعوت) ِ تو، اعراض میکنند"
2. ترس از برملا شدن مکنونات درون
قرآن در آیه 64 سوره توبه وضعیّت روحی و درونی منافقان را که ترس از برملا شدن نیّت های قلبی خود و نقشه های شیطانی بر علیه مؤمنان دارند؛ بیان می فرماید:
َ(حْذَرُ الْمُنَافِقُونَ أَن تُنَزَّلَ عَلَیْهِمْ سُورَةٌ تُنَبِّئُهُم بِمَا فِی قُلُوبِهِمْ قُلِ اسْتَهْزِئُوا إِنَّ اللَّـهَ مُخْرِجٌ مَّا تَحْذَرُونَ)
"منافقان از آن بیم دارند که سورهای بر ضدّ آنان نازل گردد، و به آنها از اسرار درون قلب شان خبر دهد. بگو: «استهزا کنید! خداوند، آنچه را از آن بیم دارید، آشکار میسازد."
3. خدعه با خدا و کسالت در نماز و ریا و کمی ذکر خدا
قرآن در سوره نساء آیات 142 و 143 ویژگی اصلی و عمل دائمی منافقان را بیان کرده و ضلالت آنها را اعلام می نماید:
(إِنَّ الْمُنَافِقِینَ یُخَادِعُونَ اللَّـهَ وَهُوَ خَادِعُهُمْ وَإِذَا قَامُوا إِلَى الصَّلَاةِ قَامُوا کُسَالَىٰ یُرَاءُونَ النَّاسَ وَلَا یَذْکُرُونَ اللَّـهَ إِلَّا قَلِیلًا) (مُّذَبْذَبِینَ بَیْنَ ذَٰلِکَ لَا إِلَىٰ هَـٰؤُلَاءِ وَلَا إِلَىٰ هَـٰؤُلَاءِ وَمَن یُضْلِلِ اللَّـهُ فَلَن تَجِدَ لَهُ سَبِیلًا)
"منافقان میخواهند خدا را فریب دهند؛ در حالی که او آنها را فریب میدهد؛ و هنگامی که به نماز برمیخیزند، با کسالت برمیخیزند؛ و در برابر مردم ریا میکنند؛ و خدا را جز اندکی یاد نمینمایند"
"آنها افراد بیهدفی هستند که نه سوی اینها، و نه سوی آنهایند(نه در صف مؤمنان قرار دارند، و نه در صف کافران!) و هر کس را خداوند گمراه کند، راهی برای او نخواهی یافت."
4. هم ردیف با افراد دارای قلب مریض
همچنین قرآن در سوره انفال آیه 49 منافقان را با افرادی که قلبی مریض دارند؛ در یک ردیف قرار داده؛ عامل پیروزی مؤمنان که توکّل به خداست اعلام می فرماید:
(إِذْ یَقُولُ الْمُنَافِقُونَ وَالَّذِینَ فِی قُلُوبِهِم مَّرَضٌ غَرَّ هَـٰؤُلَاءِ دِینُهُمْ وَمَن یَتَوَکَّلْ عَلَى اللَّـهِ فَإِنَّ اللَّـهَ عَزِیزٌ حَکِیمٌ)
"و هنگامی را که منافقان، و آنها که در دل هایشان بیماری است میگفتند: «این گروه (مسلمانان) را دین شان مغرور ساخته است.» (آنها نمیدانستند که) هر کس بر خدا توکّل کند، (پیروز میگردد؛) خداوند قدرتمند و حکیم است"
5. امربه منکر و نهی از معروف و عدم انفاق و فراموشی یاد خدا و فاسق
قرآن در بیان ویژگی های اصلی منافقان در آیات متعدد؛ در سوره توبه آیه 67 امر به بدی و نهی از خوبی منافقان را بیان؛ و فراموش کردن یاد خدا و متقابلا فراموش شدن از سوی خدا و فاسق بودن آنها را اعلام می فرماید:
(الْمُنَافِقُونَ وَالْمُنَافِقَاتُ بَعْضُهُم مِّن بَعْضٍ یَأْمُرُونَ بِالْمُنکَرِ وَیَنْهَوْنَ عَنِ الْمَعْرُوفِ وَیَقْبِضُونَ أَیْدِیَهُمْ نَسُوا اللَّـهَ فَنَسِیَهُمْ إِنَّ الْمُنَافِقِینَ هُمُ الْفَاسِقُونَ)
مردان منافق و زنان منافق، همه از یک گروهند! آنها امر به منکر، و نهی از معروف میکنند؛ و دست هایشان را (از انفاق و بخشش) میبندند؛ خدا را فراموش کردند، و خدا (نیز) آنها را فراموش کرد (و رحمتش را از آنها قطع نمود) به یقین، منافقان همان فاسقانند."
اعلام مجازات منافقان در قرآن
خداوند منتقم؛ درآیات متعددی از جمله آیه 68 سوره توبه جایگاه منافقان را جهنم تعیین؛ و وعده عذاب دائمی را اعلام فرموده است:
(وَعَدَ اللَّـهُ الْمُنَافِقِینَ وَالْمُنَافِقَاتِ وَالْکُفَّارَ نَارَ جَهَنَّمَ خَالِدِینَ فِیهَا هِیَ حَسْبُهُمْ وَلَعَنَهُمُ اللَّـهُ وَلَهُمْ عَذَابٌ مُّقِیمٌ)
"خداوند به مردان و زنان منافق و کفّار، وعده آتش دوزخ داده؛ جاودانه در آن خواهند ماند -همان برای آنها کافی است- و خدا آنها را از رحمت خود دور ساخته؛ و عذاب همیشگی برای آنهاست "
- حسد
حسد آنقدر ویرانگر هست که در آیه ای از قرآن در سوره فلق از حسادت حسود پناه خواستن از خدا را بیان فرموده است: (وَمِن شَرِّ حَاسِدٍ إِذَا حَسَدَ) "و از شرّ هر حسودی؛ هنگامی که حسد می ورزد"
در تفسیر قمى از پدرش و وی از نوفلى و از سکونى از امام صادق (ع) روایت آورده که فرموده: رسول خدا صلی الله علیه وآله فرمود: فقر با کفر فاصله چندانى ندارد، و حسد آن قدر مؤثر است که گویى مىخواهد
از قضا و قدر الهى هم جلو بزند."1
ریشه حسد؛ حس خود برتربینی شدید هست که حسود نمی تواند کسی را بالاتر از خود ببیند؛ حتی در حدّ یک جمله تعریف از فردی را نمی تواند تحمّل کند؛لذا؛ بلافاصله عیبی واقعی و یا به دروغ به وی نسبت می دهد تا ذهن شنونده را؛ به بدی فرد سوق دهد؛ و برای اثبات خوبی خود؛ با تمام توان شخص محسود را با شیوه های خلاف شرع و قانون تخریب می کند.
اگر حسادت در حدّ کم باشد؛ با تلاش برخیرخواهی دیگران و دیدن خوبی آنها؛ قابل رفع هست؛ ولی اگر حسادت جزو شخصیّت فرد و صفات رفتاری وی گردد؛ فقط مرگ پایان حسادت و دشمنی وی با دیگران خواهد بود.
- ارثیه پدری تلقّی کردن بیت المال و اموال دیگران به دلیل افزایش فساد مالی و اختلاس از سوی وابستگان حزبی و ایجاد بی تفاوتی نسبت به حقّ الناس و حسابرسی پای میزان
آیات متعددی از ظلم و ستم به دیگران منع کرده و وعده عذاب به مرتکبین داده است:
خداوند در سوره مائدهآیه5 مصداق افرادی که بر اساس قرآن حکم نمی کنند؛ ظالم دانسته است:
(وَمَنْ لَمْ یَحْکُمْ بِمَا أنزَلَ اللَّهُ فَاوْلَئِکَ هُمُ الظَّالِمُون)
و در سوره مائده آیه 44 جزو کافران دانسته (وَمَنْ لَمْ یَحْکُمْ بِمَا أنزَلَ اللَّهُ فَاوْلَئِکَ هُمُ الکَافِرُون)
و درسوره مائده آیه 4 حکم به خلاف قرآن را فاسق اعلام نموده است:
(وَمَنْ لَمْ یَحْکُمْ بِمَا أنزَلَ اللَّهُ فَاوْلَئِکَ هُمُ الفَاسِقُون)
این آیات؛ ظلم و کفر و فسق (خارج شدن چیزى از جایگاه اصلىاش) را براى کسانى که به آنچه خدا نازل کرده حکم نکنند؛ ثابت مىکند.
علامه طباطبائى رحمه الله در ذیل این آیات در معناى کفر و فسق و ظلم مىفرمایند: "مخالفت حکم شرعى و یا هر امرىکه در دین خدا ثابت شده باشد، در صورتى که انسان علم به ثبوت آن دارد و آن را ردّ نمىکند بلکه تنها در عمل مخالفت مىکند کافر نمىشود بلکه تنها باعث فسق مىشود، براى این که در امر آن قصور کرده، و در صورتى که علم به ثبوت آن ندارد؛ نه ردّ آن باعث کفر و نه مخالفت آن باعث فسق مىشود، چون در این صورت قصورش معذور است مگر آن که در پارهاى مقدمات آن تقصیر کرده باشد مثلا، با وجود توان کسب علم به وظایف دنبال علم نرفته باشد. "
- افزایش تضاد اجتماعی به دلیل دامن زدن به گروه گرایی و تقابل گروه ها بر اساس نفع طلبی و برتری جویی بر رقباء و کاهش وحدت عمومی در جامعه برخلاف دستورات مؤکد قرآن و روایات در حفظ وحدت مسلمین
- فتنه گری
خداوندحکیم و منتقم در سوره بقره آیه 193 روش برخورد با فتنه گران را در نظام اسلامی متناسب با برخورد آنان اعلام می فرماید:
(وَقَاتِلُوهُمْ حَتَّىٰ لَا تَکُونَ فِتْنَةٌ وَیَکُونَ الدِّینُ لِلَّـهِ فَإِنِ انتَهَوْا فَلَا عُدْوَانَ إِلَّا عَلَى الظَّالِمِینَ)
"و با آنها پیکار کنید تا فتنه (و بت پرستی، و سلب آزادی از مردم،و...) باقی نماند؛ و دین، مخصوص خدا گردد. پس اگر (از روش نادرست خود) دست برداشتند، مزاحم آنها نشوید زیرا) تعدّی جز بر ستمکاران روا نیست "
- افزایش شکاف طبقاتی بین مردم و کاهش برخورداری عموم مردم از بیت المال به دلیل افزایش ویژه خواری و سوء استفاده مالی از بیت المال برای اجرای اهداف و عملیات حزبی و جذب طرفداران و حفظ عوامل نفوذی خود در قوای سه گانه و...
- ارتباط تنگاتنگ برخی گروه ها با بیگانگان و دشمنان اسلام به دلیل حمایت از آنها در تداوم حضور در مراکز قدرت با توسّل به شیوه های خلاف شرع و قانون در سرکوب پیدا و پنهان مخالفین و منتقدین خود؛ جهت حفظ موقعیّت و دستاوردها در پرقدرت نشان دادن حزب و گروه خود
در حالی که آیه 141 سوره نساء به صراحت هرگونه عملی را که موجب تسلّط بیگانگان بر مسلمین شود؛ مسدود نموده است: (وَلَنْ یَجْعَلَ اللَّهُ لِلْکَافِرِینَ عَلَى المُؤْمِنِینَ سَبِیلًا)
این آیه هرگونه فعالیّت و رفتار و قانونى که راه تسلّط بیگانگان بر مسلمانان را باز نماید؛ شامل شده و به تمام حیطههاى اقتصادى، سیاسى، فرهنگى، اجتماعى و... مربوط مىشود.علاوه براین؛ آیات متعدّدی در قرآن و روایات؛ ارتباط مسلمین با دشمنان اسلام را منع و مذمّت نموده است.
مطالب مرتبط وبلاگ ن والقلم و ما یسطرون:
http://mansorevatani.blogfa.com/post-456.aspx
حقوق این شهروندان کجاست؟
آیا در اسلام مردم درجه بندی دارند که مجلس هشتم و نهم دنبال امتیازهای خاص برای خود هستند؟
وقتی رئیس جمهور ناقض قانون اساسی ومنشور حقوق شهروندی می شود منتقدین هم می شوند بی سواد!
آیا این عکس ها و حرفها با عملکرد مجلس هشتم و نهم مطابقت ندارد؟!!
و...
پانوشت:
1.ترجمه المیزان، ج20، ص: 685