دلایل هتاکی های مکرر پیامبر اسلام و ائمه علیهم السلام در سال های اخیر
در 9 سال گذشته که ایران به پیشرفت های روزافزونی با سرعتی بیش از گذشته در علوم هسته ای و پزشکی و صنعتی و نظامی و ارتباطات و ... دست یافته و بدون وابستگی به قدرت های پوشالی جهان؛ خود موفق به اختراع و ابداع علوم مختلف شده و به یکی از قطب های قدرت در جهان تبدیل شده که پرچم دار اسلام نیز می باشد.
از این رو، شاهد تبلیغات بسیار گسترده و پیچیده و نامرئی با استفاده از ترفندهای تبلیغاتی و روان شناسی اجتماعی و صنعتی و...، در قالب های متعدد از جمله تولید فیلم و سریال و فضای مجازی و نشریات و ... در تخریب اسلام و رهبران الهی و مقدسات دینی مسلمانان هستیم که علت اصلی این همه هتاکی موارد زیر بوده است:
1. یقین دشمنان اسلام به شکست تمام نقشه ها و توطئه های دشمنان اسلام در حذف و یا تحریف اسلام و عجز و درماندگی آنها از مبارزه با اسلام
تاریخ اسلام مملوّ از پیشرفت های علمی و صنعتی و طبّی و ... به صورت اختراع و ابداع و تولید علم از سوی دانشمندان برجسته مسلمان می باشد که جرعه ای از خرمن علم ائمه علیهم السلام می باشد، به طوری که علم شیمی[1] با اهتمام دانشمندان مسلمان نه تنها خرافات را از این علم زدودند، بلکه با نوآوریهای خود زمینه را برای پیشرفتهای شگفتانگیز در دورههای بعد نیز فراهم آوردند. در انتقال علم شیمی به جهان اسلام، دانشمندان مسلمان ایرانی مانند جابربن حیّان، زکریای رازی، ابونصر فارابی، ابوریحان بیرونی و ... نقش بهسزایی داشتهاندکه استاد جابربن حیّان حضرت جعفرصادق علیه السلام بود. علم طبّ نیز میراث گرانقدر پیامبر و ائمه علیهم السلام هست و طبّ الصادق و طبّ الرضا و... و طبّ ابن سینا و...علاوه بر مسلمانان، مأخذ اطبّاء کشورهای غیرمسلمان معاصر نیز شده است؛ ولی
امر به معروف و نهی از منکر به تأسی از سیدالشهداء
اصل روانی حاکم بر جوامع
اصل اجتماعی "النّاس علی دین ملوکهم" در تمام جوامع از نظر تربیتی و روانی اصلی ثابت بوده؛ هم چنانکه بندگی خدا و رفتار عادلانه و ظلم ستیزی و ... حاکمان جامعه در رفتار و عقاید و نحوه عملکرد مردم مؤثر می باشد؛ نمی توان از آثار مخرّب آن؛ در جوامع دارای حاکمیّت حزبی غافل بود؛ چون؛ شیوع رفتار بزرگان و حاکمان جامعه به آرامی و در عمق جامعه و بلند مدت در تبدیل باورها و سستی ایمان ها نفوذ کرده؛ و موجب دگرگونی فرهنگی و اجتماعی و سیاسی و اقتصادی می شود.
در ممالک اسلامی که عموم مردم انتظار اجرای احکام الهی را دارند؛ آثار تخریبی بیشتر بوده؛ و دوگانگی رفتار و عقاید و عملکرد حاکمان و کارگزاران نظام اسلامی در نهایت؛ به تحریف اسلام و نیز جایگزینی اهداف دشمنان اسلام به نام اسلام منجر می گردد؛ که مصادیق آن در سه دهه گذشته و نیز تاریخ اسلام به وفور یافت می شود.
پژوهش میدانی نگارنده و رصد رفتار و گفتار مشهود سران و برخی اعضای احزاب سیاسی و مهره های آنها در سه قوای قضائیّه و مقنّنه و مجریّه نشان می دهد؛ این افراد با ظاهر سازی و چهره ای موجّه در بین عموم؛ برای تصاحب مراکز قدرت و ثروت و پیروزی بر رقباء در جنگ قدرت؛ به ویژه در25 سال گذشته؛ جهت حذف رقباء به طور پیدا و پنهان؛ از شیوه های خلاف شرع و قانون استفاده نمودند؛ که موجب قانون گریزی مردم و افزایش سیرصعودی انواع فساد و جرائم در سطح خرد و کلان در عرصه های متعدد شدند؛ و رفتارشان دلیلی موجّه و شاهد مثال اکثریت مردم در باز شدن مسیرهای خلاف شرع و قانون شد که این تبعات هرگز؛ برگشت پذیر به وضعیّت قبل نبوده؛ بلکه موجب پیدایش جرائم و پدیده های مخرّب و نوظهور اجتماعی و اقتصادی و فرهنگی و سیاسی و عقیدتی در کشور و اسلام شده است.
آثار مخرّب اجتماعی ناشی از حاکمیّت احزاب و جنگ قدرت در پیشرفت و اخلاق و فرهنگ عمومی