درس هایی از کربلا
یا اهل العالم قتل الحسین بکربلا عطشانا
۱-روز عاشورا ترسیم تمام چهره اهل حق و اهل باطل و ملاک شناخت حق و باطل و روز شناسایی حق و باطل تا روز قیامت بود. هردو صف؛ نمایش منتهای خوبی و پستی و معنا کننده آیات شریف قرآن " نفخت فیه من روحی" و بل هم اضلّ" بود.
۲- فاجعه کربلا در نتیجه قدرت طلبی و مقام پرستی و عافیت طلبی و جنگ قدرت؛ و نمایش اوج ددمنشی انسان نماهایی با حرص قدرت و مقام بود. یعنی در هرکس حرص قدرت و مقام به اوج برسد در ضلالت و پستی به جایی خواهد رسید که فرزند پیامبر را ذبح خواهد کرد.
پس به هوش باشیم این حرص را در نطفه خفه کنیم که منجر به دشمنی با خدا و جانشین پیامبر صلی الله علیه وآله نشود.
۳-فاجعه کربلا به خاطر بغض و کینه از پدر حسین در اجرای عدالت بود؛ چون مولای متقیان پس از به دست گرفتن حکومت در
رابطه با برگرداندن املاک بیت المال که عثمان به میل خودش به دیگران بخشیده بودفرمود: وَ اللّهِ لَوْ وَجَدْتُهُ قَدْ تُزُوِّجَ بِهِ النِّساءُ، وَ مُلِکَ بِهِ الاِْماءُ لَرَدَدْتُهُ.
به خدا قسم اگر آن املاک را بیابم به مسلمین برمى گردانم گرچه مهریه زنان شده باشد، یا با آن کنیزها خریده باشند.فَاِنَّ فِى الْعَدْلِ سَعَةً، وَ مَنْ ضاقَ عَلَیْهِ الْعَدْلُ فَالْجَوْرُ عَلَیْهِ اَضْیَقُ.
زیرا گشایش امور با عدالت است، کسى که عدالت او را در مضیقه اندازد ظلم و ستم مضیقه بیشترى براى او ایجاد مى کند.
۴-ثواب اشک برحسین علیه السلام به خاطر خود گریه نیست که هرکس با یاد آوری گرفتاری و مصیبت خود به گریه افتد و به حساب ابا عبدالله بگذارد؛ بلکه به خاطر سوز دل با شنیدن مصیب ثارالله است و به هرسوزش دلی لاجرم اشکی ایجاد می شود؛ اگراشک به خاطر روضه و مصیبت ابا عبدالله جاری شده دارای ارزشی می شود که یک قطره از آن آتش جهنم را خاموش می کند. حسین هرچه داشت در راه خدا داد اگر همین را بفهمیم ؛ ارزش اشک بر حسین را خواهیم فهمید. پس ثواب گریه بر حسین متعلق به هرگریه و با هر علتی نیست. این اشک هم؛ فقط به دوستان اهل بیت داده می شود. بعد گناه ؛با گریه درعزاداری حسین به امید بخشش حق الناس و حق الله به نام ثواب اشک برحسین جزو تحریف های اسلام و بدعت است و واقعیت ندارد.
۵- ابا عبدالله پس از دفن کردن جنازه علی اصغر عبایش را تکان داد؛ یعنی خدا یا دیگر چیزی ندارم تا در راهت بدهم؛ یعنی "مسلمان در راه یاری امام زمانت هرچه داری فدا کن ؛ من هم زن وبچه داشتم " ولی وقتی حفظ اسلام اصل حاکم بر تمام امور زندگی مسلمان می شود؛ همه را یک جا با جان خودم فدای اسلام می کنم.
۶-امام حسین علیه السلام در روز عاشورا فرمود: "ان کان دین محمدلایستقم الا بقتلی فیا سیوفی خذینی"
"اگر آیین پیامبر جز به خون من استوار نمی ماند؛ پس ای شمشیرها مرا در بر گیرید."
امروز استواری دین پیامبر در زمان مهدی زهرا و حسین زنده به چه بود؟
امروز چه کاری موجب حفظ اسلام می شود؟
۷- ما برای یاری حسین زمانمان چه کردیم؟ چرا همیشه افسوس یاری حسین را در صحرای کربلا می خوریم که عملا امکان یاری در خصوص شخص امام حسین علیه السلام از بین رفته ولی راه بر یاری منتقم ثارالله باز هست. چرا هرگز افسوس یاری نکردن حسین زمان خودمان مهدی زهرا را نمی خوریم؟!!
آیا در اعلام حمایت و یاری بر حسین صادق هستیم؟!!
۸- مردانگی به جنسیت مذکر نیست ؛ یک زن جانشین معصوم و محافظ معصوم در کربلا شد. یک زن در مجلس یزید حجاب را بر اهل بیت پیامبر برگرداند؛ چندین زن مهریه شان را بخشیدند تا به کربلا رفته و جنازه شهدا را دفن کنند؛اما هزاران مذکر؛ فاجعه کربلا را آفریدند؛ پس به مرد بودن افتخار نکن؛ مردانگی و غیرت دینی و بصیرت و میزان دوستی خدا را در درونت بجوی تا ذره ای شباهت به یاران حسین پیدا کنی.