وجوب عمل به وعده در قرآن و روایات
پیامبراسلام و معلم اخلاق بشریّت؛ حضرت محمّدصلّی الله علیه وآله دروجوب پای بندی به عهد و پیمان؛ که عهد با خدا و انسان را شامل می شود؛ فرمودند:
پیامبراسلام و معلم اخلاق بشریّت؛ حضرت محمّدصلّی الله علیه وآله دروجوب پای بندی به عهد و پیمان؛ که عهد با خدا و انسان را شامل می شود؛ فرمودند:
عمل به دانسته ها
قال رسول الله صلی الله علیه و آله :
اَیَّتُهَا الاُمَّةُ ! ِانی لا اَخافَ عَلَیکُم فَیما لا تَعلَموُنَ، وَلکِن انظُروُا کَیفَ تَعلَموُنَ فِیما تَعلَموُن.
رسول خدا صلی الله علیه و آله می فرماید:
"ای مردم، من از آنچه نمی دانید بر شما بیم ندارم، ولی بنگرید آنچه را می دانید چگونه عمل می کنید." کنز العمل/ ج 10، حدیث 29003.
راه های از بین بردن خشم و غضب
مبعث پیامبر اسلام بر مسلمین جهان مبارک باد
آیاتی از قرآن در علل بعثت و وظایف پیامبران
آیه 213 سوره بقره در علل و وظایف پیامبران می فرماید:
«کَانَ النَّاسُ امَّةً وَاحِدَةً فَبَعَثَ اللَّهُ النَّبِیِّینَ مُبَشِّرِینَ وَمُنذِرِینَ وَأنزَلَ مَعَهُمُ الکِتَابَ بِالحَقِّ لِیَحْکُمَ بَیْنَ النَّاسِ فِیَما اخْتَلَفُوا فِیهِ وَمَا اخْتَلَفَ فِیهِ إلَّاالَّذِینَ اوتُوهُ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَتْهُمُ البَیِّنَاتُ بَغْیاً بَیْنَهُمْ فَهَدَى اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا لِمَا اخْتَلَفُوا فِیهِ مِنَ الحَقِّ بِإذْنِهِ وَاللَّهُ یَهْدِى مَنْ یَشَاءُ إلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِیمٍ"
"مردم قبل از بعثت انبیاء همه یک امّت بودند، خداوند به خاطر اختلافى که در میان آنان پدید آمد انبیایى به بشارت و انذار برگزید و با آنان کتاب را به حق نازل فرمود تا طبق آن در میان مردم و در آنچه اختلاف کردهاند حکم کنند، این بار در خود دین و کتاب اختلاف کردند و این اختلاف پدید نیامد مگر از ناحیه کسانى که اهل آن بودند و انگیزه شان در اختلاف، حسادت و طغیان بود، در این هنگام بود که خدا کسانى را که ایمان آوردند در مسائل مورد اختلاف به سوى حق رهنمون شد وخدا هرکه را بخواهد به سوى صراط مستقیم هدایت مىکند."
این آیه سبب تشریح اصل دین را بیان مىکند، فطرت انسان، وى را وادارکرد تا براى اختصاص منافع، با یکدیگر به اختلاف بپردازند لذا قوانینى لازم آمد تا این اختلافات را رفع نماید که این قوانین در قالب دین از طرف خالق حکیم توسط رسولان خود، به مردم ارائه شد و براى بشارت وانذار و تهذیب مردم، پیامبران مبعوث شدند تا بوسیله دین اختلافات بین مردم (اختلافات غریزى و بشرى و اختلاف در امور دنیوى) را حل نمایند.
براى تبدیل به انسان خدا محور لازم است در مسیر شدن تعالیمى خاص و جاودانى و همگانى از طرف خدا بر بنده نازل آید، تا مسیر هدایت و شدن، روشنتر شده و راه حق و باطل بر همگان مشخص گردد، تا به نیروى اختیار و انتخاب خود راه حق و خداپرستى گزینند که عبادت اجبارى فاقد ارزش است.
انسان از آن رو بر ملائک برترى یافته است که خصوصیت طبیعى آنها عبادت خداست حال آنکه انسانها از روى اختیار و با انتخاب خدا را عبادت مىنمایند.
از طرفى هیچ دینى همانند اسلام تاریخ مدّون و مکتوب و ثبت لحظه به لحظه با اسناد فراوان در وقایع مهم را ندارد و هیچ یک از ادیان داراى کتاب آسمانى که از جنبه شمولیت و همگانى بودن که با دستورالعمل خاص در زندگى فردى و اجتماعى و اقتصادى و سیاسى و فرهنگى بدون محدودیتهاى زمانى و مکانىبرخوردار باشد، نیست.
در بى همتایى و معجزه آسا بودن دین اسلام همین بس که دین اسلام تنها دینى است که در مدت 50 سال در میان قومى نیمه وحشى ظهور کرده و آنها را به ملتى داراى تمدن و فرهنگ و اخلاق و ... تبدیل ساخت. شاید ظهور دین اسلام در میان قومى نیمه وحشى از دلایل اثبات حقانیت دین اسلام باشد که توان و قدرت متحول سازى و دگرگونى در تمام ابعاد جامعه را در عمل به اثبات برساند، برخلاف نظریه ها و فرقههایى که از افکار و تئوریهاى انسان ها مایه گرفته و قابلیت تحقق خارجى ندارند.
دین اسلام از اولین روز ظهور خود تا کنون همواره هر جامعه و فردى که به دستورات قرآن و سنت پیامبر و ائمه علیهم السلام عمل نموده، شاهد تحولى عظیم در خود و اجتماع خود بوده است که در پى همین تحول و خدامحورى و حق پرستى، دشمنانى قدرتمند پیدا کرده است. اساساً یکى از دلایل اثبات حقانیت دین اسلام وجود دشمنى است، اگر اسلام دینى بىتفاوت و فاقد تأثیر و قدرت تحول و دگرگونى بود کسى با آن دشمنى نمىورزید.
۱- قرآن کریمِ؛ کتاب راهنمای بشریت به سوی خداوند یکتا
۲- عترت رسول خدا صلی الله علیه وآله؛ قرآن ناطق (اهل بیت پیامبراسلام) حضرت علی علیه السلام وفرزندان دخترش؛ یگانه سرورعالمیان حضرت زهرا سلام الله علیها
3- دین جاودانه و انسان سازاسلام که پیامبر خاتم این سه معجزه خود را به امانت گذاشتند؛ قانون و راهنمای بشریت در هردودنیا برای معرفت و بندگی خداست.
تمام انسان ها امانت دار و مخاطب آخرین پیامبر خداهستند.
روز قیامت خواهند پرسید چگونه امانت داری کردیم؟
یادگیری علم برای دنیا
قال رسول الله علیه السلام : "من تعلّم علما ممّا یبتغی به وجه الله عزوجلّ؛ لایتعلّمه الا لیصیب به عرضا من الدنیا لم یجد عرف الجنة یوم القیامة" بحار الانوار؛ج۲؛ص۳۸
"هرکس علم الهی را؛ که فقط برای خدا باید فرا گرفته شود؛ برای دستیابی به هدف ومقام دنیوی فرا گیرد؛ در روز قیامت بوی بهشت را نخواهد چشید."
بی اعتنایی به عظمت خدا
قال رسول الله علیه السلام : " یا اباذر؛ لاتنظر الی صغر الخطیئة ولکن انظر الی من عصیتَ "
ای ابوذر ؛ به کوچکی گناه نگاه نکن؛ بلکه به بزرگی کسی بنگر که اورا نافرمانی کرده ای."
علت ترس از مردم و...
قال رسول الله علیه السلام : "من خاف الله اخاف الله منه کلّ شی ء ومن لم یخف الله اخافه الله من کلّ شی ء"
"کسی که خدا ترس بود؛ خداوند دیگران را مقهور او می گرداند( غیراز خدا از هیچ کس وچیزی نمی ترسد)؛وکسی که از خداوند نترسید خداوند او را از هر چیزی می ترساند."
بد و خوب امور
قال رسول الله صلی الله علیه و آله:
"انه لا فقر اشد من الجهل و لا مال اعود من العقل و لا وحده اوحش من العجب و لا مظاهره احسن من المشاوره و لا عقل کالتدبیر و لا حسب کحسن الخلق و لا عباده کالتفکر"
"هیچ فقری از نادانی بدتر نیست و هیچ مالی از عقل سودمندتر نیست و هیچ تنهائی از خودپسندی وحشتناک تر نیست و هیچ مددکاری از مشورت بهتر نیست و هیچ عقلی چون عاقبت اندیشی نیست و هیچ حسب و نسبی چون خوشخوئی نیست و هیچ عبادتی همانند فکر کردن نیست."
منبع: صفحه عماد چراغی از شبکه تبیان
پیامبر اسلام در بخشی از خطبه غدیر می فرمایند:
"وَسَأَلْتُ جَبْرَئیلَ أَنْ یَسْتَعْفِىَ لِىَ (السَّلامَ) عَنْ تَبْلیغِ ذالِکَ إِلیْکُمْ – أَیُّهَاالنّاسُ – لِعِلْمى بِقِلَّةِ الْمُتَّقینَ وَکَثْرَةِ الْمُنافِقینَ وَإِدغالِ اللّائمینَ وَ حِیَلِ الْمُسْتَهْزِئینَ بِالْإِسْلامِ، الَّذینَ وَصَفَهُمُاللَّهُ فى کِتابِهِ بِأَنَّهُمْ یَقُولُونَ بِأَلْسِنَتِهِمْ مالَیْسَ فى قُلوبِهِمْ، وَیَحْسَبُونَهُ هَیِّناً وَ هُوَ عِنْدَاللَّهِ عَظیمٌ."
" و من از جبرئیل در خواستم که از خداوند سلام اجازه کند و مرا از ماموریت تبلیغ به شما معاف دارد زیرا کمی پرهیزگاران و فزونی منافقان و دسیسه ملامت گران و مکر مسخره کنندگان اسلام را میدانم همانان که خداوند در وصفشان در کتاب خود فرموده : «…به زبان می گویند آن را که در دلهایشان نیست و آن را اندک و آسان می شمارند حال آنکه نزد خداوند بس بزرگ است…»(نور/۱۵)"
آیا کلام پیامبر خدا را قبول داریم که در خطبه قدیر فرمود:
"مَعاشِرَالنّاسِ،(فَضِّلُوهُ). مامِنْ عِلْمٍ إِلاَّ وَقَدْ أَحْصاهُاللَّهُ فِىَّ، وَ کُلُّ عِلْمٍ عُلِّمْتُ فَقَدْ أَحْصَیْتُهُ فى إِمامِ الْمُتَّقینَ، وَما مِنْ عِلْمٍ إِلاّ وَقَدْ عَلَّمْتُهُ عَلِیّاً، وَ هُوَ الْإِمامُ الْمُبینُ (الَّذى ذَکَرَهُ اللَّهُ فى سُورَةِ یس: (وَ کُلَّ شَىْءٍ أَحْصَیْناهُ فى إِمامٍ مُبینٍ) "
"هان مردمان !او را برتر دانید ، هیچ دانشی نیست مگر اینکه خداوند در جان من نوشته و من تمامی آن را در جان علی امام پرهیزگاران ضبط کرده ام ،و دانشی نبوده مگراین که آن را به علی آموخته ام او پیشوای روشنگر است که خداوند در سوره یاسین از او گفتگو کرده :« وعلم هر چیز را در امام مبین برشمرده ایم…»( یس / ۱۲)
اگر قبول داریم؛ که به عنوان انسان موحّد نمی توانیم فرمایش آخرین پیامبرخدا را در تعیین جانشین خود قبول نداشته باشیم؛ چون انسان غیرمعصوم مسئول در هرپست و مقامی در غیاب خود؛ برای خود جانشینی همانند و همفکر و همطراز خود تعیین می کند تا دیگران را در همان مسیر تعیین شده هدایت و از انحراف آنها به سایر مسیرها و ایده ها و... جلو گیری کند؛ مولای متقیان حضرت علی علیه السلام تائید شده از سوی خداوند حکیم در جانشینی پیامبر اسلام هست.