کلامی از آخرین پیامبر خدا در باره اولین پیشوای مسلمین
منبع تصویر: صفحه شخصی abadvalipor در شبکه اجتماعی تبیان
منبع تصویر: صفحه شخصی abadvalipor در شبکه اجتماعی تبیان
در اربعین حسین کارنامه خود را ببینیم با میراث حسین چه کردیم؟
حضرت زینب سلام الله علیها در کاخ یزید؛ برای نشان دادن اوج شکست یزید و پیروزی خون بر شمشیر و نشان دادن صف حقّ و باطل؛ در پاسخ یزید که گفت دیدی خدا با برادرت چه کرد؛ فرمود: "ما رایت الاّ جمیلا من چیزی جز زیبایی نمی بینم."
حضرت زینب داغ برادری را دیده که از شدت محبّت برادر و خواهر به هم؛ تاب دوری هم را نداشتند و بعد از عروسی حضرت زینب؛ سه روز از هم دور شدند و همدیگر را ندیدند؛ حضرت زینب در منزل شوهر غمگین و گریان بود و ابا عبدالله الحسین در منزل خود. تا شهادت امام حسین علیه السلام فاصله و دوری نداشتند؛ اما بعد از عاشورا همین زینب داغ همین برادر را دید؛ داغ عباسش را دید که وقتی در کربلا شهید شد؛ ابا عبدالله فرمود "الان کمرم شکست" داغ یادگار حسن و حسین اش را دید؛ داغ جوانان بنی هاشم را دید. قاسم و علی اکبر و رقیه میوه دل حضرت زینب بود. داغ بی حرمتی به حریم پیامبر و علی را دید. داغ اسیری و آتش زدن خیمه اهل بیت پیامبر و علی و حسینش را دید. وقتی خیمه ها را آتش زدند از داغ برادر نگفت؛ گفت "واحرمتا" حرمت اهل بیت پیامبر را شکستند.
منبع تصویر: صفحه شخصی میلاد صادقی در شبکه اجتماعی تبیان
در کربلا خون بر شمشیر و حق بر باطل و مظلوم بر ظالم و آمر به معروف و ناهی از منکر و مسلمان بر مسلمان نما و مطیع خدا و پیامبر خدا و جانشین پیامبر بر مطیع غیرمعصوم وذلیل هوای نفس و دنیا و عافیت طلب پیروز شد.
اسراء اگر در ظاهردربند دشمن بودند؛ ولی در واقع؛ دشمن در بند حقّ رسوا شد و چهره پلیدش چنان نمایان گردید؛ که تا روز قیامت کودک شش ماهه ابا عبدالله هم بر دشمنان اسلام سروری می کند و دادخواهی می طلبد که بایّ ذنب قتلت؟
چون شعار ابا عبدالله هیهات من الذلّة بود.
چون فرزند زهرای مرضیه بود و حسین را نشاید که با همچون یزیدی بیعت کرده و دین خدا را قربانی زندگی چند روز دنیا کند.
در قرآن؛ علاوه بر حکم امور خاص در زندگی انسان ها از جمله امور اقتصادی و سیاسی و تربیتی و اخلاقی و...؛ اصولی کلی؛ حاکم بر تمام زندگی انسان ها آمده است؛ تا در سایه آنها؛ امکان اجرای سایر احکام الهی فراهم گردد؛ که جهت رعایت اختصار به مهم ترین آنها با گستره جهان آفرینش اشاره می شود:
حاکمیّت حکومت خدا بر همه جهان آفرینش
خداوند لایزال و نامتناهی حاکم بر همه جهان آفرینش بوده و آنچه در جهان انجام می شود؛ با تدبیر مدبّر عالم تحقّق می یابد. لذا؛ اصل حاکمیّت خدا بر همه امور انسان ها باید سرلوحه کلیه امور قرار گیرد؛ تا مطابق با قوانین آخرین دین الهی که برنامه زندگی بشری است؛ برنامه ریزی و عمل گردد. چنان که قرآن در آیه 41 سوره رعد به این مهم اشاره و قدرت و اراده لایزال خدا در اجرای احکام خدا را اعلام می دارد:
لقمه حلال و طیّب حاصل درآمد مشروع
یکی از قوانین اصلی هر نوع تجارت و کسب و کار؛ درآمد حلال هست؛ به طوری که لقمه حلال یکی از موضوع های مؤکّد در متون دینی اسلام بوده و از ارکان اصلی و عنصر تأثیرگذار در تربیت فرزند و تزکیه نفس و رهایی از بسیاری از گرفتاری های دنیوی و اخروی می باشد. قرآن در آیه 168 سوره بقره؛ با بلاغت و ایجاز؛ اجازه خوردن هر چه حلال و طیّب در زمین هست؛ صادر و دستور عدم پیروی از وسوسه های شیطان را اعلام فرموده است. بدیهی است؛ دستیابی به آنچه در زمین حلال و طیّب است؛ جز از راه درآمد حلال و مشروع قابل دستیابی نیست:
"یَا أَیُّهَا النَّاسُ کُلُوا مِمَّا فِی الْأَرْضِ حَلَالًا طَیِّبًا وَلَا تَتَّبِعُوا خُطُوَاتِ الشَّیْطَانِ إِنَّهُ لَکُمْ عَدُوٌّ مُّبِینٌ"
"ای مردم! از آنچه [از انواع میوه ها و خوردنی ها] در زمین حلال و پاکیزه است، بخورید و از گام های شیطان پیروی نکنید؛ زیرا او نسبت به شما دشمنی آشکار است."
تحریم کم فروشی
قرآن در آیات 180 تا 182 سوره شعراء؛ به طور صریح از کم فروشی نهی و عدم وزن پیمانه با ترازوی سالم و ایجاد خسارت بر مردم را مصادیقی از مفسد فی الارض دانسته و دستور عدم فساد در زمین را صادر نموده است؛ که مجازات مفسدین فی الارض در آیات 33و 34 سوره مائده به صراحت آمده است:
امر به معروف و نهی از منکر به تأسی از سیدالشهداء
آیا این اقتصاد با سبک زندگی حسینی مطابقت دارد؟
اقتصاد از ارکان مهم هر جامعه ای بوده؛ و تئوری و قوانین مورد استفاده در اقتصاد جامعه؛ ناشی از باورها و مکتب اعتقادی آن جامعه می باشد.
از سوی دیگر؛ برون داد حاصل از هر نوع نظام اقتصادی؛ باید به پیشرفت و آبادانی کشور و کاهش فاصله طبقاتی و افزایش رفاه عمومی و برخورداری عادلانه همه مردم از بیت المال و ثروت های عمومی و تضمین امکانات کسب و کار و درآمد مشروع و دارا بودن ساز و کاری مطمئن در حذف یا کاهش زمینه های هرگونه فساد مالی منجر شده و نیز پاسخگوی ادیان الهی به ویژه آخرین دین آسمانی اسلام باشد؛ که خود؛ دارای نظام اقتصادی خاص بوده و کلیه موارد فوق در آن لحاظ شده است.
در قرون معاصر؛ اقتصاد حاکم در اکثر کشورها؛ از نظام اقتصادی ساخت بشر؛ بدون اطمینان از چگونگی برون داد
یا اهل العالم قتل الحسین بکربلا عطشانا
لبیّک گفتن به خدا و ائمّه علیهم السلام که دعوت کنندگان به حقّ دین الهی و صراط مستقیم هستند؛ پذیرش دعوت و اجابت آنها متناسب با موضوع دعوت هست؛ لذا؛ گوینده لبیّک با قبول دعوت؛ اجرای کامل موضوع دعوت را با تمام تبعات تا پای جان می پذیرد و عهد نمی شکند.
مصادیق گفتن لبیّک به خدا و حجّت خدا
امام حسین علیه السلام؛ مردم را به پذیرش و عمل به اسلامی که جدّش خاتم النبیین از سوی خدا مأمور ابلاغ آن به مردم جهان شده بود؛ دعوت کرد. وقتی دین خدا را در معرض انحراف کامل و نابودی دید؛ با قیام خونین خود برای اصلاح امّت جدّش با امربه معروف و نهی از منکر به پا خاست و زیر تیرباران دشمن؛ نماز را هم ترک نکرد. تمام آنچه که در این دنیا داشت از زن و فرزند و آبرو ... فدا کرد و روز عاشورا بعد از شهادت علی اصغرش ؛ دامنش را تکان داد تا مسلمانان عهد شکن و آیندگان بدانند چیزی جز جان خود باقی نمانده تا برای اسلام فدا کند. امام حسین علیه السلام با لبّیک به خدا و پیامبر و امام زمانش؛ اسلام را تا روز قیامت جاودانه و از هرگونه انحرافی بیمه کرد؛ تا اسلام همان گونه که بر پیامبر نازل شده به بشریّت تا روز قیامت برسد.
امام حسین علیه السلام؛ فرزند بلافصل علی مرتضی که وصیّ پیامبر اسلام و اولین جانشین پیامبراسلام و اولین پیشوای مسلمانان جهان بود؛ و به خاطر اجرای دستورات آخرین دین پیامبر خدا و اجرای عدالتی که قرآن در آیات متعدّد دستور به عدالت ورزی در همه امور نموده؛ با لبیّک گفتن به خدا و پیامبر خدا؛ در محراب مسجد سرش شکافته
1-سال 89 با این که برنامه ریزی کردم برنامه حرم حضرت معصومه سلام الله علیها شرکت کنم؛سه روزاول ماه محرّم توفیق شرکت پیدا نکردم .من که سال ها پا منبری ثابت عزاداری ها بودم؛به شدت ناراحت بودم مرتب توخودم وکارهام می گشتم نکند خلافی کردم که توفیق سلب شده؛روزسوم ازشدت ناراحتی بادل شکسته وگریان درحال خفگی بودم که به حرم حضرت معصومه سلام الله علیهارسیدم.برنامه عزاداری تازه شروع شده بود.
آن روزفهمیدم آقا با نوکراش عشق وصفا می کند؛گلایه می کردم که با دل عاشق اینطوری می کنند.دیدم گناهم عاشقی است. امام حسین به جانم بسته است رگ حیاتم دست امام حسینه اگرخداازمن بگیره زنده نمی مونم!ازخدا خواستم خودشو؛حسین شوازمن نگیره؛تا اون روزخودم هم اندازه محبتم به امام حسین را نمی دانستم چون همیشه دنبال نوکری وخدمت بودم؛خودم رو هم گم کرده بودم؛ یادم نمی آد هیچ وقت دنبال دستمزد واجروثواب باشم ؛همیشه خودش رامی خواستم .سال های زیادی تمام دوماه محرم وصفررامشکی می پوشیدم .رنگ های دیگررابی احترامی به آقا واهل بیت می دانم.
امر به معروف و نهی از منکر به تأسی از سیّدالشهداء
خداوند حکیم در آیه 159 سوره انعام؛ حسابرسی روز قیامت و عذاب برای تمام کسانی که دین شان را گروه گروه کردند؛ هشدار داده است:
(إِنَّ الَّذِینَ فَرَّقُوا دِینَهُمْ وَکَانُوا شِیَعًا لَّسْتَ مِنْهُمْ فِی شَیْءٍ إِنَّمَا أَمْرُهُمْ إِلَى اللَّـهِ ثُمَّ یُنَبِّئُهُم بِمَا کَانُوا یَفْعَلُونَ)
" کسانى که دین خود را پراکنده ساختند و فرقه فرقه شدند، تو هیچ گونه مسؤول ایشان نیستى، کارشان فقط با خداست. آنگاه به آنچه انجام مىدادند آگاه شان خواهد کرد."
خداوند علیم؛ در سوره انعام آیه 65 نیزگروه گروه شدن مردم و تفرقه بین آنها وسرکوبی بعضی را به وسیله برخی دیگر؛ به صورت جنگ قدرت و اختلافات و ... را از مصادیق عذاب الهی1 بر منکران حقّ اعلام فرموده است:
امر به معروف و نهی از منکر به تأسی از سیدالشهداء
در زیر؛ برخی نتایج بررسی ها و ریشه یابی میدانی نگارنده از سال ۷۶ تاکنون؛ درعلل گرایش افراد به حزب گرایی و گروه بندی و فعالیّت در احزاب و گروه ها از ابعاد مختلف که فرد را به عامل بازدارنده از پیشرفت و سازندگی در عرصه های مختلف کشور تبدیل می کند؛ به اختصار بیان می شود:
بعد اعتقادی و فکری حزب گرایان
تدقیق در باورها و اعتقادهای فکری و عملی؛ نشانگر ضعف باورهای اعتقاد دینی و یقین به توحید افعالی و امامت و معاد و حسابرسی روز قیامت هست. نمونه های بارز بسیاری در ایران و کشورهای دارای سیستم حزبی به ویژه آمریکا و انگلیس قابل مشاهده و بررسی هست.
بعد شخصیّتی و تربیتی حزب و شخصیّت گرایان
امر به معروف و نهی از منکر به تأسی از سیدالشهداء
اصل روانی حاکم بر جوامع
اصل اجتماعی "النّاس علی دین ملوکهم" در تمام جوامع از نظر تربیتی و روانی اصلی ثابت بوده؛ هم چنانکه بندگی خدا و رفتار عادلانه و ظلم ستیزی و ... حاکمان جامعه در رفتار و عقاید و نحوه عملکرد مردم مؤثر می باشد؛ نمی توان از آثار مخرّب آن؛ در جوامع دارای حاکمیّت حزبی غافل بود؛ چون؛ شیوع رفتار بزرگان و حاکمان جامعه به آرامی و در عمق جامعه و بلند مدت در تبدیل باورها و سستی ایمان ها نفوذ کرده؛ و موجب دگرگونی فرهنگی و اجتماعی و سیاسی و اقتصادی می شود.
در ممالک اسلامی که عموم مردم انتظار اجرای احکام الهی را دارند؛ آثار تخریبی بیشتر بوده؛ و دوگانگی رفتار و عقاید و عملکرد حاکمان و کارگزاران نظام اسلامی در نهایت؛ به تحریف اسلام و نیز جایگزینی اهداف دشمنان اسلام به نام اسلام منجر می گردد؛ که مصادیق آن در سه دهه گذشته و نیز تاریخ اسلام به وفور یافت می شود.
پژوهش میدانی نگارنده و رصد رفتار و گفتار مشهود سران و برخی اعضای احزاب سیاسی و مهره های آنها در سه قوای قضائیّه و مقنّنه و مجریّه نشان می دهد؛ این افراد با ظاهر سازی و چهره ای موجّه در بین عموم؛ برای تصاحب مراکز قدرت و ثروت و پیروزی بر رقباء در جنگ قدرت؛ به ویژه در25 سال گذشته؛ جهت حذف رقباء به طور پیدا و پنهان؛ از شیوه های خلاف شرع و قانون استفاده نمودند؛ که موجب قانون گریزی مردم و افزایش سیرصعودی انواع فساد و جرائم در سطح خرد و کلان در عرصه های متعدد شدند؛ و رفتارشان دلیلی موجّه و شاهد مثال اکثریت مردم در باز شدن مسیرهای خلاف شرع و قانون شد که این تبعات هرگز؛ برگشت پذیر به وضعیّت قبل نبوده؛ بلکه موجب پیدایش جرائم و پدیده های مخرّب و نوظهور اجتماعی و اقتصادی و فرهنگی و سیاسی و عقیدتی در کشور و اسلام شده است.
آثار مخرّب اجتماعی ناشی از حاکمیّت احزاب و جنگ قدرت در پیشرفت و اخلاق و فرهنگ عمومی
چرا زینب بی حسین شد تا ما حسینی شویم ولی ما حسینی نشدیم؟
آنچه وظیفه شرعی هر مسلمانی هست؛ این که در تمام اوقات قبل از هر گونه عمل و فکر و گفتاری؛ همه اعمال خود را با قوانین خدا مطابقت داده و همواره در تلاش کسب رضایت خدا باشد و سیره عملی اهل بیت علیهم السلام را الگوی زندگی خود قرار دهد. یکی از دلایل وجوب نمازهای پنج گانه نیز به همین دلیل است که مسلمان هرلحظه خدا را حاضر و ناظر بر اعمال خود دیده و به حسابرسی خود بپردازد.
امّا آنچه مشهود هست؛ اعمال اکثر مسلمانان با امور حلال و حرام آمیخته شده و در سه دهه گذشته؛ با گسترش تبلیغات و جنگ نرم علیه اسلام و مسلمانان؛ و نیز پیشرفت علوم فناوری واطلاعات به ویژه در ایران؛ بعد از خصوصی شدن شرکت مخابرات ایران؛ برخی امور حرام در سکوت مسئولین درسه قوا و حوزه های علمیّه و کارشناسان علوم دینی و ترک امر به معروف و نهی از منکر؛ به حلال تبدیل و جزو امور روزمره و شغل و وسیله کسب درآمد از امور حرام گردیده که با تبلیغات گسترده و آزادی کامل قانونی در حال اجرا هست.
قانون و حقوق شهروندی مردم کجاست؟!
بیا تا لحظهای با وجدان خود به عنوان یک زن در حضورحضرت زهرا سلام الله علیها جلسه بگذاریم وقضاوت کنیم که:
۱- آیا تا حالا به قضاوت افراد در مورد حرفهایی که لباس و ظاهرم میزند فکر کردم؟
منشاء این حرفها از دلم هست یا عقلم یا وجدانم یا احساس و غریزهام؟
۲- آیا در برابر ایراد به جای دیگران، تسلیم شده و عیب را رفع میکنم یا برای پنهان کردن عیوبم، دیگران را تمّسخر و محکوم میکنم؟
۳-آیا تا حالا فکر کردم چرا این لباس را انتخاب کردم و لباسی دیگر را انتخاب نکردم؟
۵ -چرا فکر میکنم محجّبهها بیسواد و امّل و متحجّر و عقب ماندهاند و ظاهر و باطنشان یکی نیست و دروغگو هستند و...، ولی ما بد حجابها و بیحجابها راستگو و ظاهر و باطن یکی و زرنگ و باهوش و باسواد و پیشرفته و... هستیم؟ تا حالا به ریشه این قضاوتها فکر کردم؟ چه کسانی این قضاوتها را دامن میزنند؟
چند وقت پیش توی تهران، توی حسینیه ای منبر میرفتم، یه جوونی اومد نزدیک سی سالش. گفت حاج آقا من با شما کار دارم. گفتم بنویس، گفت نوشتنی نیست. گفتم ببین منو قبول داری؟ گفت آره. گفتم من چند ساله با جوونا کار میکنم، کسی که نتونه حرفشو بنویسه بعدشم نمیتونه بگه. یک و دو و سه و چهار کن و بنویس. گفت باشه.فرداشب که اومدیم، یه نامه داد به ما، من بردم خونه، نامه را که خوندم دیدم این همونیه که من در به در دنبالش میگشتم.فرداشب اومد گفت که: چی شد؟گفتم من نوکروتنم، من میخوام با شما یه چند دقیقه صحبت کنم.وعده کردیم و گفت که: منو چجوری میبینید شما؟گفتم من نه رمالم نه جادوگرم چی بگم؟گفت: نه ظاهری، گفتم بچه هیئتی زد زیر گریه گفت: خاک تو سر من کنند، تو اگر بدونی من چه جنایاتی کردم، چه گناهایی کردم. فقط خوب خوبه ای که میتونم بگم از گناهایی که کردم اینه که مادرمو چند بار کتک زدم، پدرمو زدم، دیگه عرق و شراب و کارای دیگه شو، دیگه...گفتم پس الآن اینجوری!!!!!گفت حضرت زهرا دستمو گرفت گفت حاج آقا من سرطانی بودم، سرطانی میدونی یعنی چی؟گفتم یعنی چی؟گفت به کسی سرطانی میگن که نه زمان حالیشه، نه مکان، نه شب عاشورا حالیشه، نه تو حسینیه، نه مکان میفهمه گفت من سرطانی بودم یه خونه مجردی با رفیقامون درست کرده بودیم، هرکی هر کی رو جور میکرد تو این خونه مجردی اونجا رختخواب گناه و معصیت... گفت شب عاشورا هرچی زنگ زدم به رفیقام، هیچکدوم در دسترس نبودند نه نمازی، نه حسینی، هیچی گفتم اینارو همش آخوندا |
« پاکی و عفیف بودن هم در درون است هم بیرون، لباس و رفتار وقتی فریاد پاکی و عفّت سر میدهند، لحظات زیبا و وصفناپذیری است که فقط چشیدنی است. چادری که همه زیباییهای تن را میپوشاند، تا تمام زیباییهای روح را به نمایش بگذارد، اسلحهای در دست زن برای مقابله با هر گونه هوسرانی و ناامنی است. تا جایی که دشمنان اسلام نیز این اسلحه را به خوبی تشخیص دادهاند، برای همین با تمام توان و با لطایف الحیل حتّی با دستکاری شکل اصلی چادر و طرّاحی چادر ملّی و دانشجویی و...، و اشاعه آن با بودجههای کلان در داخل وخارج کشور در صدد حذف چادر از زن ایرانی مسلمان هستند." طلبه از مشهد