آثار تزویر در تاریخ اسلام و انقلاب
راه نفوذ فتنه و اغوای شیطان
وَلَا تَلْبِسُوا الْحَقَّ بِالْبَاطِلِ وَتَکْتُمُوا الْحَقَّ وَأَنتُمْ تَعْلَمُونَ بقره/ 42
سوره انفال آیه 25 هر نوع فتنه ای را نفی و به پرهیز از آن دستور داده است:
"وَاتَّقُوا فِتْنَةً لَّا تُصِیبَنَّ الَّذِینَ ظَلَمُوا مِنکُمْ خَاصَّةً وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّـهَ شَدِیدُ الْعِقَاب"
"و از عذابی [که نتیجه گناه، فساد، نزاع، اختلاف و ترک امر به معروف و نهی از منکر است] بپرهیزید، [عذابی] که فقط به ستمکاران از شما نمی رسد [بلکه وقتی نازل شود، همه را فرا می گیرد، ستمکاران را به خاطر ستم و اهل ایمان را به سبب اختلاف و نزاع و ترک امر به معروف و نهی از منکر] و بدانید که خدا سخت کیفر است."
فتنه باطنی باطل و ظاهری حقّ دارد:
1-دست گذاشتن به نیاز اصلی فرد با آدرس عوضی
2- در ظاهر شکل حقّ به خود می گیرد، ولی در باطن شکل باطل دارد.
3- شبهات و شهوت
شیطان آدم و حوّا را از این سه راه فریفت: "انی لکما من الناصحین و قاسمهما"
فتنه صدر اسلام
برای فریب مردم در جنگ جمل همسر پیامبر را آوردند تا خود را مورد تائید پیامبر! نشان دهند.
به نام جانشین پیامبر؛ دست علی را بستند و 25 سال خانه نشین کردند.
در کربلا به لشکر یزید خیرالله می گفتند به فرزند بلافصل آخرین پیامبر خدا خارجی زاده و خارجی!
...
فتنه معاصر
درسال 76 تا 81 لباس روحانیّت خاتمی را بزرگ کردند تا دین داری خود را ثابت کنند.
در فتنه 88 سیّد بودن موسوی را بزرگ کردند تا عوام را فریب داده و دین داری و تعلّق وی به اهل بیت! را ثابت کنند.
تزویر ظاهر حقّ و باطن باطل دارد، فقط با بصیرت می توان تزویر را از حقّ تشخیص داد.
در طول تاریخ اسلام تاکنون، اهل فتنه و تزویر، با ظاهر حقّ، با اهل حقّ، با زبان تزویر و ریا جنگیدند و عوام اهل حقّ را باطل تلقّی، و آنها را تنها گذاشتند، تا بسیاری از مسلمانان، پوسته اسلام را گرفته و ظاهر خود را درست کرده و باطن و قانون اسلام را رها نمودند تا این که مهدی زهرا هم تنها مانده و ندای هل من ناصر ینصرنی جوابی در حدّ ظاهر و کلام و ادّعای بدون عمل یافته است.
تزویر به ریشه حقّ می زند و حقّ را باطل می نمایاند تا عوام از سر بی بصیرتی باطل را عین حقّ و جنگ با اهل حقّ را رضایت خدا و جهاد و دارای پاداش اخروی ببیند!
تنها وسیله ریشه کنی تزویر و فتنه بصیرت و دین داری عملی هست.
صداقت و پرهیز از گونه دروغ و ریا مانع شکل گیری شخصیت مزورّانه هست.