دریچه ای از معرفت

نتایج پژوهش های علمی کاربردی محقّق و نویسنده منصوره وطنی

دریچه ای از معرفت

نتایج پژوهش های علمی کاربردی محقّق و نویسنده منصوره وطنی

دریچه ای از معرفت
موضوعات سایت مذهبی اجتماعی فرهنگی تربیتی
با تشکر از کلیه بازدیدکنندگان غیرایرانی، نظرات فقط به زبان فارسی نمایش داده می شود.
در صورت نیاز به پاسخ، صرفا در ذیل نظرات جواب داده می شود.
نظرات حاوی تبلیغات تأئید نمی شوند.
آمار واقعی سایت در اثر اخلال، میزان نمایش نیست.

دنبال کنندگان ۶ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
بایگانی
آخرین مطالب
نویسندگان
جمعه, ۲۵ ارديبهشت ۱۳۹۴، ۰۴:۵۰ ب.ظ

اسلام آخرین و برترین دین الهی در جهان

براى تبدیل به انسان خدا محور لازم است در مسیر شدن تعالیمى خاص و جاودانى و همگانى از طرف خدا بر بنده نازل آید، تا مسیر هدایت و شدن، روشن‏تر شده و راه حق و باطل بر همگان مشخص گردد، تا به نیروى اختیار و انتخاب خود راه حق و خداپرستى گزینند که عبادت اجبارى فاقد ارزش است.

انسان از آن رو بر ملائک برترى یافته است که خصوصیت طبیعى آنها عبادت خداست حال آنکه انسانها از روى اختیار و با انتخاب خدا را عبادت مى‏نمایند.

از طرفى هیچ دینى همانند اسلام تاریخ مدّون و مکتوب و ثبت لحظه به لحظه با اسناد فراوان در وقایع مهم را ندارد و هیچ یک از ادیان داراى کتاب آسمانى که از جنبه شمولیت و همگانى بودن که با دستورالعمل خاص در زندگى فردى و اجتماعى و اقتصادى و سیاسى و فرهنگى بدون محدودیت‏هاى زمانى و مکانى‏برخوردار باشد، نیست.

در بى همتایى و معجزه آسا بودن دین اسلام همین بس که دین اسلام تنها دینى است که در مدت 50 سال در میان قومى نیمه وحشى ظهور کرده و آنها را به ملتى داراى تمدن و فرهنگ و اخلاق و ... تبدیل ساخت. شاید ظهور دین اسلام در میان قومى نیمه وحشى از دلایل اثبات حقانیت دین اسلام باشد که توان و قدرت متحول سازى و دگرگونى در تمام ابعاد جامعه را در عمل به اثبات برساند، برخلاف نظریه ها و فرقه‏هایى که از افکار و تئوریهاى انسان ها مایه گرفته و قابلیت تحقق خارجى ندارند.

دین اسلام از اولین روز ظهور خود تا کنون همواره هر جامعه و فردى که به دستورات قرآن و سنت پیامبر و ائمه علیهم السلام عمل نموده، شاهد تحولى عظیم در خود و اجتماع خود بوده است که در پى همین تحول و خدامحورى و حق پرستى، دشمنانى قدرتمند پیدا کرده است. اساساً یکى از دلایل اثبات حقانیت دین اسلام وجود دشمنى است، اگر اسلام دینى بى‏تفاوت و فاقد تأثیر و قدرت تحول و دگرگونى بود کسى با آن دشمنى نمى‏ورزید.

قدرت متحوّل سازى دین اسلام است که در جوامع مختلف دوستان و دشمنانى پیدا کرده است، ترس دشمنان از این است که نکند اسلام قلمرو آنها را نیز درنوردد و مردم را متحول گردانیده، قدرتى در برابر قدرتمندان گردد.
 «فالدین الالهى هو السبب الوحید لسعاده هذالنّوع الانسانى و المصلح لَامرِ حیوته یصلح الفطره و یعدل قواها المختلفه عند طغیانها و ینظم الانسان سلک حیوته الدنیویه و الاخروّیه و المادّیه والمعنویه»
 «دین خدا تنها دینى است که وسیله سعادت براى نوع بشر است و یگانه عاملى است که حیات بشر را اصلاح مى‏کند، چون فطرت را با فطرت اصلاح مى‏کند و قواى مختلف فطرت را در هنگام کوران و طغیان تعدیل نموده، براى انسان رشته سعادت زندگى در دنیا و آخرتش را منظم و راه مادیت و معنویت‏اش را هموار مى‏نماید."1
امیرمؤمنان، على علیه السلام در فضیلت اسلام مى‏فرمایند:
 «اسلام آیینى است که خداوند براى خویشتن انتخاب فرموده و آن را با دید علم خویش آماده ساخته (و سخت به آن اهتمام ورزیده است) و بهترین مخلوقش را (یعنى محمد ص) براى تبلیغ آن برگزیده است، پایه‏هاى آن را بر محبت خویش قرار داده و ادیان و مذاهب، را با قدرت اسلام ضعیف نمود، مذاهب دیگر را با اعتلاى آن پائین قرارداد و با احترام و نفوذآن دشمنانش را خوار گردانید و با نصرت و یارى آن مخالفان سرسختش را مخذول کرد و با نیرومند ساختنش ارکان ضلالت را در هم کوبید وتشنگان را ازچشمه زلال آن سیراب ساخت وآبگاهش را پرآب ساخت.
 (خداوند) اسلام را طورى قرارداده که هرگز پیوندهایش شکسته نشود، حلقه‏هایش گسسته نگردد، اساس و ریشه اش ویرانى نپذیرد، در پایه‏هایش زوال راه نیابد، درخت وجودش برکنده نشود و مدتش پایان نگیرد و قوانین اش غبار کهنگى به خود راه ندهد، شاخه‏هایش قطع نگردد وضیق و تنگى در راههایش یافت نشود و سهولت آن موجب دشوارى نگردد، تیرگى در روشنائیش به چشم نخورد و در طریق مستقیم اش کژى راه نیابد و ستون اش پیچیدگى نبیند و درجاده‏هاى وسیع آن لغزندگى نباشد، درچراغ اش خاموشى و در شیرینیش تلخى پیدا نشود.

بنابراین آیین اسلام ستونى است که خداوند آن را در اعماق حق‏ّ استوارساخته و اساس و پى آن را ثابت قرارداده و چشمه‏اى است که آب فوران مى‏کند و چراغى است که شعله‏هاى آن برافروخته شده و منارهدایتى است که مسافران راه حق باآن رهبرى مى‏شوند و پرچمى است که براى راهنمایى پویند گان (راه خدا) نصب گردیده و آبگاهى است که واردان آن سیراب مى‏شوند. خداوند منتهاى خشنودى خود، بزرگترین ستونهایش (یعنى عبادات) و قله بلند اطاعتش (یعنى جهاد) را در آن قرارداده است.

اسلام در پیشگاه خداوند داراى ارکانى مطمئن، بنایى بلند، دلیلى درخشنده، شعله ‏روشنى‏بخش، برهانى نیرومند و مناره‏اى بلند پایه است که ستیز و معارضه با آن امکان پذیر نیست، پس آن را گرامى‏دارید از آن تبعیت کنید و حق آن را ادا نمائید و آن را در جایگاه مناسب و شایسته خود قراردهید و آنچنانکه هست آن را بپذیرید».
در آیه‏ 139 سوره آل عمران در رابطه با شکست مسلمانان در جنگ احد، برتربودن مسلمانان مشروط بر حفظ ایمان ملازم با تقوى، بیان شده است: «وَلا تَهِنُوا وَلا تَحْزَنُوا وَأ نْتُمُ الأعْلَوْنَ إنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنِینَ»

"شما مسلمانان نه درکاردین سستى کنید و نه از فوت غنیمت و متاع دنیا اندوهناک باشید، زیرا شما فاتح و پیروزمند ترین مردم و بلند مرتبه ترین ملل دنیا هستید اگر در ایمان خود ثابت و استوارباشید."
 همچنین در آیه 35 سوره محمّد مى‏فرماید: «فَلا تَهِنُوا وَتَدْعُوا إلَى السَّلْمِ وَأ نْتُمُ الأعْلَوْنَ وَاللَّهُ مَعَکُمْ»

سپس شما مسلمانان درکاردین سستى روا ندارید، مشرکین را به صلح و صفا دعوت نکنید، در حالیکه شما بلند مرتبه هستید و خدا با شماست. دراین آیه به علت برترى مسلمانان، پرهیز ازصلح بامشرکین خواسته شده که ازروى ترس ازکافران با آنها صلح نکنند.
البته این برترى صرفاً بخاطر نام گذارى نیست بلکه با شرط عبودیت و بندگى خدا و اعتقاد به معاد و انجام اعمال صالح متحقق است.
چنانکه درآیه شریفه 62 سوره بقره به این مطلب اشاره مطلب اشاره شده است:
«إنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَالَّذِینَ هَادُوا وَالنَّصَارَى وَالصَّابِئِینَ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَالیَوْمِ الآخِرِ وَعَمِلَ صَالِحاً فَلَهُمْ أجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَلا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَلا هُمْ یَحْزَنُونَ»
"همانا کسانى که مومن اند و کسانى که یهودى ونصرانى و صائبى هستند هرکدام به خدا و روز آخرت معتقد باشند و کارهاى شایسته کنند، پاداش آنها پیش پروردگارشان است، نه بیمى دارند و نه غمگین شوند."
علامه طباطبایى رحمه الله ایمان دومى در آیه فوق را حقیقت ایمان دانسته و در معناى این آیه مى‏فرمایند: این نام ها و نام گذارى ها که دارید از قبیل مؤمنین، یهودیان، مسیحیان، صائبیان، اینها نزد خدا هیچ ارزشى ندارد، نه شما را مستحقق پاداشى مى‏کند و نه از عذاب او ایمن مى‏سازد مگربا لزوم عبودیت.
قرآن در آیه 143 سوره بقره در توصیف مسلمانان مى‏فرماید:«وَکَذَلِکَ جَعَلْنَاکُمْ امَّةً وَسَطاً لِتَکُونُوا شُهَدَاءَ عَلَى النَّاسِ وَیَکُونَ الرَّسُولُ عَلَیْکُمْ شَهِیداً»

"و ما، شما (مسلمین) را این چنین امتّى وسط قرارداریم تا شاهدان برسایر مردم باشید و رسول برشما شاهد باشد."
علامه طباطبایى رحمه الله در تفسیر این آیه مى‏فرماید: "کلمه جعلنا ثابت مى‏کند امّت وسط بودن مسلمانان یک امرتصادفى و طبیعى نبوده است که بعد از بعثت پیامبرعده‏اى در مدینه دورپیامبرجمع شدند و امّت اسلامى را تشکیل دادند، بلکه خداوند حکیم خود مسلمانان را به صورت امت قرارداده است. درکتاب لسان العرب و فرهنگ جامع نوین واژه امّت را از ماده امّ و همچنین در المیزان راز ماده امَّ یأمّ به معنى قصد آمده است. امّت، واحد اجتماعى که قاصد هست به سوى یک هدف و مقصد، این معنا دو عنصر را در امّت مى‏رساند، یکى حرکت و دیگرى قصد.
مقصد واحد رابطه واحدى بین افراد ایجاد مى‏کند. حرکت امت پیشوا مى‏خواهد، همچون قافله‏اى که قافله سالار براى حرکت و هدایت قافله در مسیر تعیین شده لازم است براى امت‏ نیز رهبرى لازم است که مردم را براى هدف از پیش تعیین شده (عبادت و بندگى خدا و رسیدن به کمالات انسانى) رهبرى نماید. بنابراین معنا، کلمه امت هم قصد و هم حرکت و هم وجود رهبر را در امت اسلامى اثبات مى‏نماید رهبر باید کسى باشد که توانایى هدایت مردم در مسیر از پیش تعیین شده را داشته باشد."

فرازی از کتاب عدم سازگاری و ایده جامعه مدنی ص 145-148 به قلم منصوره وطنی

پاورقی :

1.طباطبایى، تفسیر المیزان، ج 2، ص 115.
        

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی