رسم عاشورایی ماندن
عاشورایی شدن در درون انسان شدنی هست.
شدن نیز نیازمند انقلاب و دگرگونی و تحوّل در باورها و اعتقاد و ایمان به خدا با هدف کسب معرفت خدا و مطابقت رفتار و گفتار با قرآن و عترت و مطیع و تسلیم امر خدا و رسول خدا و دوازده حجّت معصوم خدا و امام زمان هست.این انقلاب یعنی خودشناسی، خود را یافتن، بعد خود را فراموش کردن و یافتن خدا در درون و حاکم کردن خدا در همه امور خود.
این نقطه شروع عاشورایی شدن هست، حتّی اگر کسی هرگز در کربلا نباشد حسینی شده و در کنار امام زمانش قرار گرفته و یار امامش می شود و سرباز پا در رکاب امام که مأموریتش را امامش تعیین می کند.
وقتی کربلایی شد، مثل امام حسین باید از همه چیز در این دنیا بگذرد، همه چیز حتّی علی اصغر شش ماهه حتّی اسیری و کتک خوردن زینبش، حتّی شایعه در تخریب شخصیّت و شورشی و خارجی خواندن ذریّه پیامبر خدا و...، فقط حافظ و پاسدار دین اسلام و ابلاغ پیام خدا به مردم و آماده کردن مردم برای پذیرش حکومت جهانی آخرین حجّت معصوم خدا و حاکمیّت دین خدا در جهان هدف قرار گیرد.
بدون اطاعت از خدا کربلایی شدن محال است.
انقلاب حسینی از درون شهدای کربلا برخاست تا حرّ هم کربلایی شد.اگر صرف حضور و رفتن به کربلا انقلاب درونی ایجاد می کرد، لشکر یزید هم کربلا بود. باید به جای مقابل فرزند پیامبر، در صف امام زمان شان قرار می گرفتند، پس عاشورایی شدن به پاکسازی درون و آمادگی در تسلیم کامل و مطیع امر امام زمانش هست.