دریچه ای از معرفت

نتایج پژوهش های علمی کاربردی محقّق و نویسنده منصوره وطنی

دریچه ای از معرفت

نتایج پژوهش های علمی کاربردی محقّق و نویسنده منصوره وطنی

دریچه ای از معرفت
موضوعات سایت مذهبی اجتماعی فرهنگی تربیتی
با تشکر از کلیه بازدیدکنندگان غیرایرانی، نظرات فقط به زبان فارسی نمایش داده می شود.
در صورت نیاز به پاسخ، صرفا در ذیل نظرات جواب داده می شود.
نظرات حاوی تبلیغات تأئید نمی شوند.
آمار واقعی سایت در اثر اخلال، میزان نمایش نیست.

دنبال کنندگان ۶ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
بایگانی
آخرین مطالب
نویسندگان
جمعه, ۲۷ تیر ۱۳۹۳، ۰۷:۴۷ ب.ظ

راز شب قدر

                             راز شب قدر

                                               تجلّی گاه ولایت

شب قدر، شب ظهور ولایت حقّ الهی بر زمین است. ولایت تکوینی٬در کالبد ولایت تشریعی ظهور می نماید برنامه مصوّبه از مقام الوهیت به صاحب امر در زمین داده می شود تا جامعه را با نظام هستی هماهنگ نماید.

اندیشه ها و نفوس را بر مبنای فطرت، به ولیّ خدا و از طریق او به ولیّ خدا و از طریق او به خدا متصل نماید. آنگاه که امر نازل می شود ولایت تجلّی می نماید. أمر تا صاحب و جایگاه مشخصی نداشته باشد، نازل نمی شود، و اگر صاحب داشت، پذیرش أمر و صاحب امر هردو با هم تحقّق می یابد و این تحقّق چیزی جز تجلی ولایت نیست.

 رابطه میان خدا و صاحبان ولایت خدا در زمین که پیامبر و اهل بیت ایشان هست و همگی مصادیق ولایت هستند، همان «أمر» است که مظهر ولایت خدا و نمودی از احکام باری تعالی و تجلی قرآن است. ظرف این ارتباط، شب قدر است، شبی که مجلای (زمان تجلی) حقّ و ظهور تکثیر آن بسط و تفصیل آن اجمال است که اگر چنین شبی نبود، نه قرآن و نه أمر، هیچ کدام نازل نمی شدند و تجلی حقّ عقیم می ماند. عامل تحقق این تجلی، همانا ملائکه و روح اند که در این شب فرود می آیند و امر را نازل می کنند و به صاحب امر در هر زمان می سپارند. سوره قدر متعلق به صاحب أمر و تجلی گاه ولایت است، در تحقق ولادت صاحب ولایت نیز تجلی نموده است.

 

  مؤمنین محل دریافت فیوضات الهی

مؤمنین نیز به تناسب ظرفیّت و تقوایی که دارند، ملائکه خاص و روح خاصی، أمری را -نه همه امور هستی را- بر او نازل می کنند. هر کس در 23 شب اول ماه رمضان خود را به افق نبوّت و امامت نزدیک گردانید و ظرفیّت وجودش را با تقوی توسعه داد و خود را مستعّد دریافت فیوضات الهی گردانید، هنگامی که قرآن بر سر می گیرد، و از خدا درخواست می کند و چهارده معصوم را واسطه فیض قرار می دهد، به تناسب این استعداد و شأن دریافتی می نماید. این دریافت ها و نزول ملائکه و روح، نه تنها در شب قدر، بلکه در تمام لحظات وصل، وجود دارد، چنانکه برای ائمه علیهم السلام نیز چنین است.

نمونه ساده و اولیّه آن، که تا حدودی برای عموم قابل درک است، بارقه های ذهنی و الهامات و جرقه های علمی برای کاوشگران و اهل دقت و نظر است.

ینزل الملائکه بالروح من امره، علی من یشاء من عباده (نحل / 2)

   پرورش و تکامل بشر

همه امامان و پیامبر و پیامبران گذشته، از یک گوهر بوده و همگی یک جهت داشته اند، لکن هر امامی، تفصیل مجمل های گذشته می باشد. همه امامان علم بدون اختلاف دارند و هیچکدام با دیگری اختلاف ندارند، تفاوتشان در اجمال و تفصیل و تناسب با شرایط و شئونات است. این تعریف، حکیمانه و در راستای تکامل بشر است. تکرار و تجدد امام و رهبر در معنای اولیه (امام معصوم) و در معنای ثانویه و مراتب پایین تر (پیشگامان و رهبران مردمی) یک موهبت الهی برای پرورش و تکام انسان است.

  تجلی کوثر در ولایت   

«کوثر در معنای لغوی و اوّلیه، سرچشمه سرشار و منبع جوشان است و شامل هر چشمه فزائیده و منبع خیر می شود. مصداق اعلای آن فاطمه سلام الله علیها است که به پیامبر صلی الله علیه و آله داده شد، و او همسر یک امام و مادر یازده حجّت خدا می باشد.

کوثر همچون خورشید با تشعشع خود، نور صادر می نماید، هر نورش امامی است که به واسطه آن جهان بشریت روشن می گردد، و این انوار الهی لازمه حیات طیّبه انسانیّت اند. کوثر از مجرای توارث در وجود امامان و سپس امامزادگان آنگاه صالحان جریان یافت و خیراتش، زمین های انسانیت را آبیاری نمود. این جریان دائمی و تکاثر ابدی، نمودی از نزول ملائکه و روح و جلوه‌ای از تجلی کوثر است که همواره وجود دارد، و حیات ظاهری و باطنی و مادی و معنوی در گرو وجود آن است.

مطلع الفجر ظهور مهدی موعود عج الله فرجه هست، چنانکه امام صادق علیه السلام فرموده: حتی مطلع الفجر یعنی حتی یقوم القائم عج الله فرجه.

امام صادق علیه السلام فرمود: «تقدیر در شب نوزدهم است و ابرام (محکم و پابرجا) احکام در شب بیست و یکم و امضاء و گذراندن، در شب بیست و سوم می شود.

 امکان تغییر سرنوشت غیر حتمی در هر سال

خداوند حکیم و رئوف و بخشنده در برابر عصیان بندگان و خطاهای سهوی، هر سال از مجرای ولایت معصوم، راهی بر جبران گذشته ها و توبه و انابه، با پرداخت حقّ الناس (عدم پرداخت بدهی در حال تمکّن، غیبت، تهمت، سخن چینی، عدم پرداخت حقوق افراد واجب النفقه:مهریّه، نفقه و...) هتک آبروی مسلمان و...) و حقّ الله (ادای واجبان شرعی :نماز، روزه، خمس، زکاه و...) باز گذاشته، تا بندگان به اختیار خود راه صلاح و رستگاری و بندگی خدا را انتخاب نمایند، و یا به بندگی هوای نفس و شیطان تن داده و ذلت دنیا پرستی را برگزینند.

 در شب بیست و سوم، انتخاب انسان در چارچوب مشیت الهی امضا می گردد، لذا احیاء و شب زنده داری توأم با توبه و جبران مافات، ارزشمند و انجام هر خدمت و عمل صالحی در این شبها برابر با هزار ماه است. البته ثواب و بخشش و فیض به صرف بیدار بودن نبوده و مشروط به معرفت ولایت و یاری ولایت با معرفت به اهداف و طریق حق و تلاش در قرار گرفتن در صف صالحان و عاملان به دین خدا می باشد، در این صورت، از فیوضات این شب نیز بهره مند شده، و تا یک سال از هوا پرستی و دنیا پرستی و مکر شیطان در امان خواهد بود. هر قدر ظرف بزرگ باشد، مظروف نیز بزرگ خواهد بود. اختیار و انتخاب با ماست.

 رابطه شب قدر با تکامل عقول و علوم بشر

شب قدر طبق روایات متعدّد، از ظهور پیامبر اسلام شروع شده، و تا روز قیامت که حجّت خدا باقی است، ادامه خواهد داشت. حجّت زمان، متناسب با شرایط زمانی و میزان تکامل بشری، برنامه ها و تفصیل مجملات و متشابهات و... ، را دریافت نموده، به نفوس قابل و دارای ظرفیّت عنایت می فرماید، از این روست، شاهد تکامل علم و معرفت بشر در دین خدا و علوم مختلف مورد نیاز بشری هستیم، اما چون به عقل و توانمندی خود و دیگران، به طور مستقل و به اختیار و توانایی خود، اعتقاد داشته و باور کردیم، لذا از درک سیر نزول فیوضات را از خالق حکیم، که ذره ای از بی انتهاست، از طریق ولایت و جانشین خدا عاجزیم. از این روست پیشرفت های علمی را به خود نسبت می دهیم و جز خود نمی بینیم. ولی در تأمل و تعمق در اصل تمام پیشرفت های مادی و معنوی بشریت، جز جلوه گری صفات جلال و جمال خداوند با استعداد ذاتی و توان جسمی از سوی خداوند نیست، چرا که خداوند در حدیث قدسی فرموده است:عَبْدی اَطِعْنی اِجْعَلَکَ مَثَلی. «بنده من، مرا اطاعت کن، تا تو را مثل خودم قرار دهم.»

 رابطه شب قدر با شهادت یگانه مظهر عدالت

شب قدر با آن همه عظمت و مجلای اراده و اوامر الهی به جانشین خود در زمین، تا طلوع فجر، در سرپرستی بشر و عالم امکان، سرنوشت همگان را ورق می زند، لذا از اهمیّت ویژه ای برخودار بوده و مورد توجّه عموم بوده است، اگر در چنین شبی حادثه ای رخ دهد، قطعاً آن حادثه نیز مورد توجّه قرار گرفته و مردم در پی فهم علت حادثه، به جستجو می پردازند.

همانگونه که پیشتر اشاره شد، همگان توان درک عظمت و حوادث شب قدر را نداشته و جز اندکی، به معرفت کامل از این شب نرسیده اند، لذا حادثه ای بزرگ و مهمّ می تواند، عقول و دل های بشر را تکامل داده و آن ها را از خواب غفلت بیدار نماید، تا بر آنچه در این شب می گذرد، توجّه نموده و امور خود را در مسیر حقّ قرار دهند. شهادت اولین جانشین خاتم پیامبران در محراب مسجد توسط مسلمانی به ظاهر مسلمان در صف نماز جماعت به نام حمایت از دین خدا، ریختن خون اسوه عدالت و یگانه رهبر عادل جهان و یار مستضعفان و شمشیرخدا بر دشمنان خدا، و زاهد شب و شیر روز در برابر خصم دین خدا، امری بسیار تکان دهنده است تا همواره مسلمانان و تمام بشریت تا روز قیامت بپرسند، چه کسی کشته شد، در کجا کشته شد، چرا کشته شد، چه کسی بود، تا اوج مظلومیّت و تنهایی ولیّ خدا در بین مسلمانان!! و اوج نفاق و دنیا طلبی و دین به دنیا فروختگان به نام مسلمانان، زبانزد خاص و عام گردد، غاصبان حکومت اسلامی شناخته شوند، و مسلمانان واقعی در پی برگرداندن حکومت به ولیّ خدا برآیند.

 از سوی دیگر، در 25 سال سکوت و خانه نشینی ولیّ خدا معترضی بر جان وی نبوده، اما زمانی که به درخواست و اصرار خود مسلمانان! حکومت را می پذیرد و دستور خدا را در تمام ارکان جامعه انجام می دهد، غاصبان حکومت اسلامی و بندگان دنیا و هوای نفس، وجود او را مانع حاکمیّت و ثروت اندوزی و نظام ارباب و رعیتی و... می بینند، لذا به خیال خود با کشتن حجّت خدا، طومار دین اسلام را در هم پیچیده و از بین بردند، در حالی که حکومت 5 ساله سراسر عدالت علی علیه السلام را تا روز قیامت، برای تمام آزادگان دنیا، به عنوان نسخه عملی نظام اسلامی با رهبری ولیّ معصوم، منشور عملی در حکومت و مدیریّت اسلامی گردانیدند، تا مردم بدانند، در اجرای عدالت، باید از خون خود گذشت، تا نظام عادلانه بدون ظلم و قشربندی تحقق یا بدو دین خدا استوار شود. از سوی دیگر،این حادثه به مردم هشدار می دهد، در جستجوی حجّت بعدی باشند تا حکومت اسلامی و عدالت فراگیر را دوباره بر پا کنند. هنگام تلاوت سوره قدر در پی پاسخ نزول ملائکه و روح بر چه کسی می گردند، تا گنج های نهفته در شب قدر به مرور با تکامل معنوی بشر هویدا گردند.

 رابطه شهادت مولای متقیان با فرمایش فزتُ و ربّ الکعبه

یا ایّها الرسول بَلِّغْ اُنْزِلَ اِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ وَ اِنْ لَم تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رسالتَهُ و اللهُ یَعْصِمُکَ مِنَ النّاس اِنَّ اللهَ لایَهْدی الْقَومَ الْکافِرینَ (مائده / 67)

"ای پیامبر، آنچه از خدا بر تو نازل شد، به خلق برسان، که اگر نرسانی، تبلیغ رسالت (و ادای وظیفه) نکرده‌ای، و خدا تو را از شرّ و آزار مردمان محفوظ خواهد داشت، همانا گروه کافران را به هیچ موفقیتی راهنمایی نخواهد کرد."

پیامبر٬امر به معرّفی جانشین خود به مردم شد، ابلاغ دستور خدا و معرّفی جانشین پیامبر با اسم و نشان دادن به مردم برای پیشگیری از هرگونه اشتباه در فهم و مصداق، برابر با اتمام رسالت پیامبر است چرا که بدون استمرار حجّت خدا در زمین، دین خدا، به مرور زمان دچار انواع تحریفات شده و عاملی در دست دشمنان خدا، برای سرکوبی مردم و موّحدان و دین داران خواهد بود، لذا باید تا روز قیامت جانشینی از طرف خدا در زمین برای حفظ و صیانت دین خدا و حمایت از موّحدان و دین داران باشد، تا ضامن بقای دین، با محتوای اوّلیّه باشد و رسالت پیامبر کامل و مکتب اسلام به طور کامل متناسب با عقول و تکامل بشر در اختیار مردم قرار گیرد.

اگر حضرت علی علیه السلام در زمانی معمولی به شهادت می‌رسید، همانگونه که خلفای جور شهادت سایر ائمه را از مردم پنهان می‌کردند، شهادت ایشان را نیز پنهان نموده و بر مردم تا روز قیامت معلوم نمی‌شد، علی بر سر اجرای دین خدا و عدالت در قالب حکومت اسلامی کشته شد، لذا موضوع عدالت در حکومت اسلامی برجسته نمی‌شد، بنابراین رسالت پیامبر نیز ناتمام باقی می‌ماند. با شهادت علی علیه السلام در شب قدر، عدالت موضوع همیشه زنده دنیا شد، و عاملی بر جستجوی مظهر بعدی عدالت، بر بیدار دلان گردید، تا این بار او را یاری کنند و خانه‌نشین‌اش نگردانند.

پس راز شب قدر ولایت و عدالت است. شب قدر تجلّی‌گاه امامت و عدالت بر جهانیان است. شب قدر قوام و پایداری ولایت و عدالت و دین اسلام است.از این روست سوره قدر فضایل زیادی داشته و دارای معانی شگرفی می‌باشد. اللهّم ارزقنا توفیق المعرفة

امّا در معنا و مصداق کلمة «فُزْتُ» که در تمام تفاسیر و روایات، کلمة فَوْز به معنی رستگاری و یا کامیابی بزرگ آمده است، نیاز به تعمّق و تدقیق دارد که در ذیل به بیان دلایل آن می‌پردازیم.

با توجّه به مطالب مذکور در صفحات پیشین و فوق، و بررسی زندگی حضرت علی علیه السلام از تولّد تا شهادت، مصادیق فوز در آیات قرآن که در 9 آیه با مصداق بهشت و جنّات آمده است، امّا در شش آیه مصداق فوز موارد ذیل است اشاره می‌کنیم:

1- قُلْ اِنّی اَخافُ اِنْ عَصَیْتُ رَبّی عَذابَ یَوْمٍ عَظیمٍ مَنْ یُصْرَفْ عَنْهُ یَومَئذٍ فَقَدْ رَحِمَهُ وَ ذلِکَ الْفَوْزُ المُبینُ (انعام / 16-15)

2- اَلَّذینَ امَنُوا وَ کانوا یتّقونَ لَهُمُ البُشری فِی الحیوهِ الدُنیا و فِی الاخِره لاتَبدیلَ لِکَلماتِ الله ذلک هُو الفَوزُ العظیم (یونس / 64-63)

3- الّا مَوْتَتَنا الاُولی و ما نَحْنُ بِمُعَذّبینَ اِنَّ هذا لَهُوَ الْفَوزُ الْعَظیمُ لِمِثْلِ هذا فَلْیَعْمَلِ العامِلُون(صافات / 60-59)

4- وَقِهِمُ السَّیِئاتِ وَ مَن تَقِ السَّیِّئاتِ یَوْمَئِذٍ فَقَدْ رَحِمْتَهُ وَ ذلِکَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِیمُ (سوره غافر)

5- فَاَمَّا الَّذینَ امَنُوا وَ عَمِلُو الصّالِحاتِ فَیُدْخِلُهُمْ رَبُّهُمْ فی رَحْمَتِه ذلک هُوَ الْفَوْزُ الْمُبینُ (جاثیه / 30)

در آیه‌ای ویژگی فائزون آمده است که می‌فرماید: «الّذینَ امَنُوا وَ هاجَرُوا وَ جاهَدُوا فِی سَبیلِ اللهِ بِاَمْوالِهِمْ وَ انْفُسِهِمْ اَعْظَمُ دَرَجَةً عِندَاللهِ وَ أولَئِکَ هُمُ الفائِزوُنَ»

بنا بر این آیات، معنی و مصداق «فوز» منحصر در کامیابی بزرگ و رستگاری که برای غیر معصوم موضوعیّت دارد، نمی‌باشد. در ترجمه‌ها، فرمایش حضرت علی علیه السلام، «به خدای کعبه رستگار شدم» آمده است، به این معنا، یعنی قبلا رستگاری نبوده، با رسیدن به مقام شهادت، این رستگاری حاصل شده است، که با شأن غیر معصوم تناسب دارد. کامیابی نیز بر غیر معصوم که امور دنیوی بر او لذت بخش است. و هدف، و در نهایت طالب بهشت و جنّات است که از این امور در حدّ اعلی و اکمل استفاده برد، که باز نوعی دنیا طلبی و نفس گرایی است و معامله‌ای مادی با خدا در انجام امور، لذا منظور حضرت از فزتُ این موارد نمی‌تواند باشد چرا که او خدا را از ترس جهنّم و امید به بهشت عبادت نکرده است، تا رسیدن به بهشت چنان دارای ارزش باشد که قسم به خدای کعبه بخورد.

از سوی دیگر، این معانی، با مقام عصمت ولیّ خدا نیز منافات دارد، زیرا خردی که در لحظه شهادت رستگار شده باشد، یعنی قبلا نقصی از جهتی در وی بوده است که با رسیدن به مقام شهادت بر طرف گردیده است، در حالی که ولیّ معصوم عاری از هرگونه خطا و اشتباه و نقص است و جانشینی خدا و رهبری مردم چنین می‌طلبد.

چگونه می‌توان پذیرفت او که تمام هستی در برابرش نمایان است، او که جز خدا و پیامبر و انجام دستورات خدا و پیامبر و مبارزه با دشمنان خدا نمی‌دید، و جز بر پایداری اسلام و تثبیت حکومت اسلامی و تربیت مردم هدفی نداشت. در آخرین لحظه عمر به فکر خود برای دستیابی به بهشت باشد؟ این در طول زندگی حضرت یک مورد نیز مشاهده نشده است. جای تأمل در قسم به خدای کعبه است، باید مصداق فوز چیزی گرانبهاتر و نهایت آرزوی حضرت باشد تا اینگونه قسم مناسبت داشته باشد.

امّا با معنی پیروزی برای «فُزتُ» تمام اشکالات فوق رفع می‌شود، یعنی به خدای کعبه در تثبیت حکومت عدل اسلامی و معرّفی ولیّ خدا بر مردم و عدالت محوری و عادل پروری و حکومت عادلانه و تلاش بر استقرار حکومت اسلامی تا روز قیامت با شهادت در شب قدر پیروز شدم. هم عدالت هم حجّت خدا هم شب قدر تا روز قیامت معرّفی شد، و هیچ طاغوتی توان پنهان نمودن این سه رکن را نخواهد داشت چون علی را به خاطر عدالتش کشتند، او رفت تا عدالت زنده بماند و هر سه باقی هست تا روز قیامت.

 امّا علی هنوز هم مظلوم است، او هنوز هم کنزی است مخفی، حقّ او شناخته نشده است، او را در حدّ مسلمان عادی که طالب بهشت است و امورش با نیّت ثواب می‌گذرد، پایین آوردیم، ولی علی را چه نیاز به بهشت، که او خود به تنهایی بهشت است، امّا میوه‌های باغ او معرفت الله است و رحمت الله. او قسیم الجّنة و النّار است، مولود کعبه، هم زمانی با ایّام اعتکاف، چه رازی در این همه اشاره‌ها نهفته است، که تاکنون از درک آن درمانده‌ایم؟

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۳/۰۴/۲۷

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی