اهمیّت نماز نزد اباعبدالله الحسین علیه السلام در ظهر عاشورا
امام حسین علیه السلام در ظهر عاشورا از دشمن برای خواندن نماز مهلت گرفت و فرمود من به نماز عشق می ورزم، چند نفر به نماز ایستادند و چند نفر اطراف آنها به نگهبانی و مقابله با حمله دشمن پرداختند. برای خواندن نماز در حین جنگ نابرابر که دشمن ددمنش علیرغم قبول فرصت، برای این که لشکر یزید از نمازخوان بودن!! امام حسین علیه السلام و یارانش مطلّع نشوند، در حال نماز به آنها حمله کردند، چون ذریّه پیامبر خدا و فرزند علی مرتضی را خارجی و کافر معرّفی کرده بودند.
همچنین، علت دیگر حمله دشمن در حال نماز، ناکام ماندن لشکر یزید در کشتن اباعبدالله و خاتمه جنگ بود، چون هر یک از یاران امام قبل از شهادت، تعداد کثیری از یزیدیان را به هلاکت رساندند و مانع دستیابی دشمن به امام شدند. از این رو در حال نماز حمله کردند تا امکان دفاع از خود را از امام بگیرند ولی با شهادت چندتن از یاران امام، نماز به پایان رسید و امام همچنان زنده در برابر صدها دشمن ددمنش.
این نماز با خون بهترین ها و برترین ها آبیاری شده و دست ما رسیده، مبادا کوتاهی کرده و نماز را از معنویّت جدا و به قرائت صرف کلمات بسنده کنیم که زیان کرده ایم. اگر نماز درست شود، قطعا سایر اعمال نیز درست می شود. . نماز رابطه بین عاشق و معشوق هست.
در نماز با خواندن سوره حمد و توحید هر روز 17 بار همه مسلمانان به وحدانیّت خدا و نبوت و معاد و امامت و صراط مستقیم که مصداق آن علی علیه السلام و اهل بیت علیهم السلام هست گواهی داده و تقاضای هدایت به صراط مستقیم می کنند. نماز ارتباط مستقیم مخلوق با خالق خود هست، چنان که قرآن ارتباط مستقیم خدا با بندگان هست.
نماز باید با توجّه و حضور قلب خوانده شود، چون کلمات نماز از جمله ایاک نعبد و ایاک نستعین شهادت به پرستش خدا و یاری خواستن فقط از خداست، در صورتی که غیرخدا را پرستش و از غیرخدا استمداد نمائیم در نماز به خدا دروغ گفته ایم.
لشکر یزید سالها در نماز به خدا دروغ گفته و مسیر را اشتباه رفته و غیرخدا را پرستش و استعانت نمودند. آنها به دنیای فانی و کسیه های زر اعتماد و اطمینان داشتند و از شدّت کوردلی آثار عیان خدا را نمی دیدند. آنها خداپرست نبودند، بلکه دنیاپرست بودند.
لشکر کوردل یزید نیز نماز خوان بوده و پیشانی برخی از کثرت نماز پینه بسته بود، اما به قبله شیطان، چون، ولیّ خدا را رها و در دنیاپرستی غرق شده و امام کفر را انتخاب و مسلمان شدند تا به دنیا برسند نه به خدا.
آنچه مسلّم هست، شرط قبولی نماز عدم حقّ الناس و گناهان در نامه اعمال هست، تا جبران نشود، نماز هم پذیرفته نخواهد شد. حتی اگر سالها برای سیدالشهداء گریه کند. اشک بر مصائب سیّدالشهداء ثواب زیادی دارد، ولی پاک کننده حقّ الناس و گناهان بدون توبه نیست. کاهلی در نماز در نحوه خواندن و بدون حضور قلب و تأخیر نماز نیز موجب عدم قبولی نماز هست هرچند همه شرائط عدم بطلان نماز رعایت شده باشد.
اباعبدالله الحسین علیه السلام وسط جنگ همچون مولای متقیان نماز خواند، تا به مسلمانان یاد دهد، نماز والاترین عمل و مهم ترین عبادت واجب از سوی خداست.
نحوه خواندن نماز می تواند فرد را به عرش برساند و یا به اسفل السافلین، چون نماز رابطه عاشقانه عبد با مولای خود هست. اگر نماز صرفا جهت ادای فریضه بدون توجه خوانده شود، تارک الصلاة محاسبه نمی شود، ولی از آثار فراوان معنوی نماز و تربیت عرفانی بی بهره خواهد ماند.